آقا سید محمد شفتی رحمهالله یک جگر خریده بود و به منزل میبرد، در راه حیوانی را با بچههایش دید، ترحم نمود و مقداری از جگر را جلوی آنها انداخت، سپس مقدار دیگر و... تا اینکه تمام جگر را به آنها داد. گویا سید رحمهالله تشخیص داده بود که آنها احوَج و نیازمندتر از اهل منزل هستند. از همانجا بابِ حکمت و معرفت به رویش گشوده شد.