این سؤال را بسیار میپرسند که انسان چطور میتواند در نماز حضور قلب پیدا کند؟ پاسخ من آن است که اگر در طول نماز یکلحظه برای انسان پیش بیاید که بفهمد مشغول چه کاری است، ما از او درخواست میکنیم که با اختیار خودش از این حال برنگردد. اگر بدون اختیار منصرف شد اهمیت ندهد، اما با اختیار از آن حالتِ توجه منصرف نشود. بعد از عمل به این دستور میفهمد که چه آثاری داشته است. با اینکه سخن بر سر توجه در یکلحظه است، اما همین کار را اگر انجام داد، آنوقت میفهمد چه نتایجی دارد. دلیل این حرف را خودش بعدها میفهمد و لازم نیست ما دلیلش را بگوییم. انسان باید تلاش کند هرچه از طاعات خدا انجام میدهد با حضور قلب باشد و نه با غفلت. حتی شیطان هم در برابر کارهای بد بدون توجه و بدون حضور قلب مزدی نمیدهد. میگوید این گناه را در خواب به جا آوردی، این زنا را ــ نعوذ بالله ــ در خواب انجام دادی، من مزدی نمیدهم. باید در بیداری و با اختیار علیه امر خدا و نهی خدا کاری کنی تا به تو مزد بدهم. حالا مزد شیطان چیست؟ همین هلاکتی که انسان در آخر به آن مبتلا میشود، هلاک در دنیا و آخرت. اگر شیطان کل دنیا را هم به کسی داد به دنبال این است که از این راه او را به ورطه هلاکت بکشاند.
سخن دوست، ص۱۲۱