«أعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک»؛ این شهوات، این غضبهای بیجا، این شهوات بیجا، همهاش جنود شیاطیناند؛ جنود کفارند اینها، در داخله خودِ آدم.
بالأخره، حالا که کار را خودمان به اینجا رساندیم [و] میدانیم دوایش استغفار است، [آیا استغفار] میکنیم؟ چارهای نیست از اینکه باید بهسوی خدا برویم. اگر بهسوی خدا نرفتیم، موانع هم اگر رفع بشود، موقتاً رفع میشود، دائماً رفع نمیشود.[موانع] هستند.
باید بدانیم که علاج ما اصلاح نفس است در همه مراحل، و از این مستغنی نخواهیم بود، و بدون این، کار ما تمام نخواهد شد. با اعتراف به اینکه عمل از خودمان است [که] به سر ما آمده و میآید، تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم [و] با نمایندههای خدا ارتباط نداشته باشیم، کارمان درست نمیشود.
چارهای نیست از اینکه باید بهسوی خدا برویم.
باید بدانیم که علاج ما اصلاح نفس است.