هر چه ما به این دو ثقل -که قرآن و عترت باشد- نزدیک هستیم، به خدا نزدیکتریم؛ به هدف خلقتمان نزدیکتریم، [و در واقع] واصلیم.
نباید خیال کنیم ما میتوانیم دراینجا به افکار و آراء خود متکی باشیم. کسانی که به این ثقلین اعتماد ندارند، تمسک ندارند، از هدف خلقت خود دورند.
کسانی که بگویند ما قرآن را میخواهیم، [اما] عترت را نمیخواهیم، [در واقع] قرآن را نخواستهاند. [چراکه همان] قرآن میگوید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا».
الیوم؛ به چه چیزی اختصاص دارد که سبب اکمال است؟!!
چه چیزی سبب است برای اینکه [امروز] اسلام دین مرضی خدا باشد؟!!
اسلام همیشه دین مرضی خدا بوده، پس [مقصود این است که] امروز [روز] تکمیل و اکمال این دین است، تمام رضای خدا در این دو است.
اگر کسی هم بگوید؛ من عترت را میخواهم، [اما] قرآن را نمیخواهم، [در حقیقت] عترت را [هم]نخواسته است، عترت را [هم] ندارد.
عترت و قرآن شیءٌ واحد (یک چیز هستند).
این، شارح مجهولات آن برای ما است، آن [هم] شارع مجهولات این است.
[بنابراین] نمیتوانیم [از این دو] مستغنی شویم. کسی که بگوید کتاب خدا ما را بس است، یعنی بس است کتاب خدا از کتاب خدا، [آیا] چنینی چیزی میشود؟!!
اگر کسی بگوید نخیر، عترت کافی است، به قرآن کار نداریم، [در حقیقت] با عترت [هم] کار ندارد.
عترت، اول و آخرشان قرآن است. مرجع متشابهات قرآن عترت است، مرجع مجهولات عترت قرآن است؛ «ما خالَفَ کِتابَ اللهِ لَمْ نَقُلْه».
باید بدانیم که آن به آن [باید مراقب باشیم] که از عبودیت و تحصیل رضای خدا در اعتقاد و عمل، در شخصیاتمان، در اجتماعیاتمان، در نوعیاتمان غافل نشویم. در این کار مسامحه نکنیم. آنی که ما خود را از ثقلین دور کنیم، از خدا دور کردهایم.
پس قهرا [در نتیجه]باید بدانیم که باید متوسل به همین وسایل و مقربین باشیم؛ الاقرب فالاقرب؛ تا برسد به امام زمان صلوات الله علیه عجل الله فرجه، و عجل الله فرجنا بفرجه و جعلنا معه، الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین علیّ بنابیطالب و الائمة من ذریته علیهم السلام.
جهت مشاهده تمامی تولیدات رسانهای مرتبط با کتاب «بشارت از حضرت حجت(عج)»، و دسترسی به مجموع صوتها و فیلمهای بیانات حضرت آیتالله بهجت، که قابلیت دسترسی به آنها از طریق بارکد(QR)، در حاشیه صفحات کتاب فراهم گردیده است، به لینک ذیل مراجعه فرمایید:
ویژهنامه اینترنتی کتاب بشارت از حضرت حجت(عج)