سجود لله افضل عبادات است . بالاترین مقام جسمانی که در آن جا انسان عبودیت را برای خدا اختیار کند همین سجود است و ظاهراً افضل افعال است . نماز هم همین سجود است نصاری تا کنون خودشان را از سجود – که اعظم عبادات است – محروم کرده اند . اگر کسی انصاف داشته باشد همین برای اسلام یک معجزه است . معنای لغوی «مسجد» محل سجود است این معنی خاص مکانی است که برای نماز قرار داده شده است و آن وقت [ نام نمازخانه را از ] بالاترین جزء نماز که سجود باشد قرار داده اند نه رکوع یا قیام یا قنوت و نه دعا و مطلق ذکر و نه قرائت ؛ بلکه از سجود که بالاترین جزء نماز است قرار داده اند . تعبیر به « مسجد » هم برای این است که سجود بالاترین رکن عملی نماز است از این جهت است که شیطان با آن از همه چیز دشمن تر است. اگر کسی سجود را طول بدهد خیلی اسباب ناراحتی شیطان است؛ چون می گوید: «این همانی است که من به خاطرش به این روز افتاده ام و این ها هم از آن دست نمی کشند و این قدر طول می دهند.» این را که شیطان به خدا گفت: «من حاضرم برای تو سجده کنم اما حاضر نیستم برای کسی که از او بالاترم سجده کنم» از این کلام و استدلال میبینیم که میگوید: «سجود را قبول دارم ولی برای [ موجود ] بالاتر نه برای پایینتر»؛ اگر چه کور بود و بالا و پایین را تشخیص نمیداد! چه بسا در معنای مسجد اشاره ای هم باشد به این که معبد مسلمانان با معبد نصاری فرقشان در همین است که آن ها نوشته اند : «سجده در کنیسه ها از بدعت است.»
همین محرومیتشان از اعظم عبادات برای اسلام و مسلمانان فخر است . می بینیم در ملوک و رعایا بالاترین کرنشی که برای ملکشان دارند همین سجود است و حال آن که این معنایی که ذاتی و عرفی است در شرع خودشان ندارند و آن را خارج از شرع می دانند . در کنیسه ها رکوع دارند ولی سجود ندارند فقط یک تعظیمی می کنند . اگر شخصی یک قدری پایین تر آمد می گویند : « نه اهانت است ! » اگر از آن هم پایین تر آمد و خودش را انداخت . تکبّر است ! این ها از این عبادت ذاتیه ی عرفیّه ی تکوینیّه – که غایت خضوع است و بر حسب روایات ما برای غیر خدا حرام است – محرومند.[۱]
[۱] صلاة، جلسه ۱۷۱ و ۳۲۷.