در روایت است که حضرت امام زین العابدین علیهالسلام فرمود: «وَدِدْتُ ـ وَ اللهِ ـ أَنی افْتَدَیتُ خَصْلَتَینِ فِی الشیعَةِ لَنا بِبَعْضِ لَحْمِ ساعِدِی: أَلنزَقَ وَ قِلةَ الْکتْمانِ؛ به خدا سوگند، دوست داشتم برای دو خصلت در شیعه، دستم را فدا میکردم: تندی، و کمیِ کتمان کردن».
از عجایب اینکه دیدم برخی از افراد مهم و از برجستگان عامه از عایشه نقل کرده است که راجع به حفصه میگوید: «وَ کانَتْ مِثْلَ أَبِیها؛ او مانند پدرش بود». ابناثیر در شرح این سخن در نهایه مینویسد: «یعْنِی فِی الْحِدةِ وَ الْمُبادَرَةِ؛ یعنی در تندی و شتاب زدگی [مانند پدرش بود]».
کأنه اقرار میکند که پدر حفصه، یعنی عُمر، آدم تند، بیصبر و شتابزده بوده است؛ یعنی شخص عجول و کمحوصله و بیصبر، دارای جستوخیز که بزند و بگیرد و… .
آیا وجود این خصلت مانع از خلافت نمیشود؟! چه قلبی داشت حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم که با آن لطافت و نورانیت، میدید بعد از او قِرَده و خنازیر جانشین او میشوند؛ مانند معاویةبنابیسفیان، یزیدبنمعاویه، مروانبنحکم، عبدالملکبنمروان و… .
آیا ممکن است که ما و گذشتگان ما مثل گُل بیعیب، و مثل مَلَک بیگناه باشیم، و در عین حال اینها بر ما حکومت کنند؟! یقینا از ضعف ایمان یا ضعف عقل ما، یا ضعف هر دو است که باعث شده آنها بر ما حکومت کنند و یا از آنها متابعت و پیروی کنیم.