یکی از حاجیها نقل میکرد: یکی از تجّار اصفهان برای مسجدالنبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرش تهیه نمود، فَهَد او را خواست، او هم برای فهد مقداری زعفران به عنوان هدیه برد. فهد گفت: از تو متشکرم! هرچه میخواهی، از من درخواست کن! آن حاجی گفت: میخواهم بقیع را تعمیر کنید. فهد گفت: اگر این مطلب را پسرم به من گفته بود، گردنش را میزدم!