ائمه ما علیهمالسلام دعاها را در اختیار ما گذاشتهاند تا ما را غرق در نور ببینند؛ و انبیا علیهمالسلام آمدهاند که ما را از دنیا و توجه به آن دور سازند. ولی کفار به ما میگویند: دین را کنار بگذارید؛ ما به شما دنیا میدهیم، و وسایل راحتی ظاهری ـ نه راحتی درونی ـ شما را فراهم میکنیم! البته این سخن هم دروغ است؛ زیرا اگر آنها برای ما راحتی دنیا را میخواهند، پس چرا اینهمه بر سر تسلط بر ما با هم نزاع دارند؟! نقشه کفار این بود و هست که قرآن را از دست مسلمانان بگیرند، و روحانیت را از منابع دینی و معنویات و سرچشمههای معارف یعنی قرآن و سنت جدا سازند، تا این دو سلاح مهم (قرآن و سنت) از دست مسلمانان خارج گردد، و راه تسلط آنها بر بلاد و ثروتهای مسلمانان باز شود. ولو به اینکه کسانی را در رأس قرار دهند که طبق مرام آنها کتاب و سنت را توجیه کنند و دیگران (علمای دیگر) نابود یا منزوی و یا کشته شوند.
ایکاش میدیدیم که گرگها به ما هجوم آورده و ما را میخورند. با این وضع چه باید کرد؟ هرچه به ما فرمودند: «لاَ تَتَّخِذُواْ الْکافِرِینَ أَوْلِیآءَ؛ کافران را بهعنوان دوست و سرپرست خود نگیرید»،١ گوش نکردیم. حالا با این اوضاع و گرفتاری و بلاها که بر سر ما مسلمانان میآید چه باید بکنیم؟ اگر تکلیف خود را بدانیم که چه باید بکنیم و به آنچه فهمیدیم، عمل بکنیم، از جهت عمل به وظیفه فردای قیامت راحتیم؛ هرچند وظیفه این باشد که با ناراحتیها بسازیم و صبر کنیم. خداوند متعال میفرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکم بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأمْوَالِ وَ الأنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ قطعاً شما را به نوعی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود محصول، آزمایش میکنیم، و صابران را نوید بده»؛٢ یعنی صابران را به فرج و ظهور حضرت حجّت عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف بشارت ده.