صفحه اصلی

در حال بارگیری...
بیانات

من نمی‌دانم ولی مطیع هستم!

اهل تسنن ـ از جمله خوارزمی در مناقب ـ نوشته‌‏اند: خود عمر نامۀ ولایتعهدی خود را از سوی خلیفۀ اول آورد تا در مسجد برای مردم بخواند. گفت: این نامه از خلیفۀ اول است و من نمی‌‏دانم که در آن چه نوشته است، ولی هرچه باشد، من مطیع هستم و بدان عمل می‏‌کنم. یک نفر زیرک از پای منبر گفت: ولی من می‌‏دانم چه نوشته است. عمر ناراحت شد و به او گفت: تو چه می‏‌دانی چه نوشته است؟! گفت: چرا، می‏‌دانم: «أَمَّرْتَهُ بِالأمْسِ، وَ أَمَّرَکَ الْیوْمَ؛ تو او را دیروز امیر نمودی، و او تو را امروز امیر نمود».

خود عامه در کتاب‏‌های معتبرشان این مطلب را نوشته‌‏اند! ببینید اعتراف به رسوایی تا چه حد است! بااین‌حال، این‌همه باطل پیرو دارد. سخن خلیفۀ اول دربارۀ تعیین دومی هذیان نیست، ولی قول حضرت رسول صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌وآله‏‌وسلم دربارۀ تعیین علی علیه‌‏ا‌لسلام هذیان بود، لذا آنجا گفتند: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیهْجُرُ!؛ این مرد هذیان می‌‏گوید!».١

در محضر بهجت، ج۳، ص۱۰۵

 

  • ١. الغدیر، ج۵، ص۳۴۰؛ طبقات‌الکبری، ج۲، ص۲۴۲؛ نهج‌الحق، ص۳۳۲، کشف‌الیقین، ص۴۷۲؛ کشف‌الغمه، ج۱، ص۴۲۰؛ الطرائف، ج۲، ص۴۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۳۵

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها