ما خودمان حاضر نیستیم خودمان را اصلاح بکنیم. اگر خودمان را اصلاح بکنیم، بهتدریج همه بشر، اصلاح میشوند. ما میخواهیم اگر دلمان خواست، دروغ بگوییم؛ اما کسی حق ندارد به ما دروغ بگوید! ما [میخواهیم اگر دلمان خواست] ایذاء۱ بکنیم دوستان خودمان، خوبان را؛ اما بدها حق ندارند به ما ایذاء بکنند!
بابا با خدا بساز، کار را درست میکند. چرا در خلوت و جلوت، دلت هرچه میخواهد، میکنی؟! مگر نمیفرماید: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً، وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً»؟۲ [آیا] میشود ما با خدا نباشیم، [اما] خدا یار ما باشد در هر [مطلب] جزئی و کلی، در امور داخلیه و در امور خارجیه؟! پس هیچ چارهای از بلیّات دنیویه و اخرویه، داخلیه و خارجیه نیست، مگر خدایی بودن و با خدا بودن و با باخداها معیت داشتن و تبعیت داشتن. ما اگر از انبیا و اوصیا دور شدیم، گرگهای داخل و خارج، بلافاصله ما را میخورند! ما اگر خدا ترس بودیم، از ما میترسیدند کسانی که اصلاً نمیشناسند ما کی هستیم، چه کاره هستیم؛ میترسند کاری بکنند که ما بر آنها غضبناک بشویم؛ چرا؟ چون دیگر غضب ما غضب خداست، اگر با خدا هستیم.