مگر شهید شدن چیست؟ شهید شدن شکست خوردن است؟ نه سیدالشهداء علیهالسلام شکست نخورد، غالب شد، حالا هم غالب است پیش اهل بصیرت.
پس بدانید گیر، سر خودمان است، والا کار ما درست است، بلکه انسان متأمل، انسانِ عاقل، بدِ کارها را میفهمد. نگاه میکند امروز، فردا، پس فردا، چطور شکست میخورند و هلاک میشوند، پس معلوم میشود بدی، هلاکت میآورد. از بیادبها هم آدم میتواند ادب را یاد بگیرد، فضلاً از با ادبها؛ پس انسانها دو قسمت میشوند: «متیقّن» و «غیرمتیقّن»؛ یقیندار میرود تا به آخر بهسوی یقین به شرط اینکه پایش را از یقینیات، از گلیمِ یقینیات، زیادتر دراز نکند و یقینیات را غیریقین نداند، با یقین راه برود، با غیریقین توقف کند تا به یقین تبدیل شود و احتیاط بکند تا یقین بشود.
پس قهراً اشکال در کارهای ما زیاد است از جمله همین است که ما با اینکه یقین داریم بییقینیم، با یقینیم اما چنان یقین را کالعدمش کردهایم که گویی یقینی نداریم والاّ اگر با یقین معامله یقین میکردیم، با لایقین معامله یقین میکردیم، راحت بودیم. ولو یقین داشتیم به اینکه شهید میشویم، نه مگر شهید شدن چیست؟ شهید شدن شکست خوردن است؟ نه سیدالشهداء علیهالسلام شکست نخورد، غالب شد، حالا هم غالب است پیش اهل بصیرت.