«١۵٠۵» نقره دو نصاب دارد:
نصاب اول: ١٠۵ مثقال معمولی است، که اگر نقره به ١٠۵ مثقال برسد و شرایط دیگر را هم که گفته شد داشته باشد، باید «چهل یک» آن را که دو مثقال و پانزده نخود میشود، بهعنوان زکات داد، و اگر به این مقدار نرسد زکات آن واجب نیست.
نصاب دوم: ٢١ مثقال است، یعنی اگر ٢١ مثقال به ١٠۵ مثقال اضافه شود، باید زکات تمام ١٢۶ مثقال را ـ بهطوری که گفته شد ـ بدهد، و اگر کمتر از ٢١ مثقال اضافه شود، فقط باید زکات ١٠۵ مثقال آن را بدهد و زیادی آن زکات ندارد؛ و همچنین است هر چه بالا رود، یعنی اگر ٢١ مثقال اضافه شود باید زکات تمام آنها را بدهد و اگر کمتر اضافه شود مقداری که اضافه شده زکات ندارد. بنابراین اگر انسان «چهل یک» هر چه طلا و نقره دارد بدهد، زکاتی را که بر او واجب بوده داده و گاهی هم بیشتر از مقدار واجب داده است، مثلاً کسی که ١١٠ مثقال نقره دارد، اگر چهل یک آن را بدهد، زکات ١٠۵ مثقال آن را که واجب بوده داده و مقداری هم برای ۵ مثقال آن داده که واجب نبوده است.
«١۵٠۶» زکات طلا و نقره در صورتی واجب میشود که آن را سکه زده باشند و معامله با آن رایج باشد، و اگرچه سکه آن نیز از بین رفته باشد، باید زکات آن را بدهند.
«١۵٠٧» طلا و نقره سکهداری که زنها برای زینت بهکار میبرند، اگر معامله با آن رایج باشد، زکات دارد، ولی اگر طوری شود که معامله با آن بهعنوان مسکوک رایج نباشد زکات ندارد.
«١۵٠٨» همانطور که سابقاً گفته شد زکات طلا و نقره در صورتی واجب میشود که انسان یازده ماه مالک مقدار نصاب باشد و اگر در بین یازده ماه، طلا و نقره او از نصاب اول کمتر شود، زکات بر او واجب نیست.
«١۵٠٩» اگر در بین یازده ماه، طلا و نقرهای را که دارد با طلا یا نقره یا چیز دیگر عوض نماید یا آنها را آب کند، بنابر اظهر زکات بر او واجب نیست، ولی مکروه است که برای فرار از دادن زکات این کارها را بکند.
«١۵١٠» اگر طلا و نقرهای را که دارد خوب و بد داشته باشد، میتواند زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آن بدهد، ولی بهتر است زکات همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد، اگرچه بنابر اظهر جایز است زکات همه را از جنس بد بدهد.
«١۵١١» طلا و نقرهای که بیشتر از اندازه معمول ناخالصی دارد، اگر خالص آن به اندازه نصاب ـ که مقدار آن گفته شد ـ برسد، انسان باید زکات آن را بدهد، و چنانچه شک دارد که خالص آن به اندازه نصاب هست یا نه، زکات آن واجب نیست، ولی احتیاط در این است که با تصفیه کردن و مانند آن تحقیق کند، تا بداند اگر خالص آن به مقدار نصاب است زکاتش را بپردازد، یا اینکه بدون تصفیه و تحقیق، احتیاط کرده و زکاتی را که احتمال میدهد واجب شده، بپردازد.
«١۵١٢» اگر طلا و نقرهای را که دارد، به مقدار معمول، فلز دیگر با آن مخلوط باشد، نمیتواند زکات آن را از طلا و نقرهای بدهد که بیشتر از معمول فلز دیگر دارد، ولی اگر بهقدری بدهد که یقین کند طلا و نقره خالصی که در آن هست، به اندازه زکاتی میباشد که بر او واجب است، اشکال ندارد، و نیت کند مقداری را که زیادتر داده است بهعنوان زکات نباشد، بلکه بهعنوان هدیه و احسان بدهد.