«١٣٢٩» کسی که روزه ماه مبارک رمضان بر او واجب است، اگر به عمد یا شبه عمد، روزه خود را باطل کند، باید علاوه بر قضای آن، کفّاره بدهد، مگر در مواردی که بعداً گفته خواهد شد.
«١٣٣٠» کسی که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند، یا به دستوری که در مسئله بعد گفته میشود دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُد ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام، یعنی گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و دادن پول کافی نیست، ولی اگر فقیر را در خرید و قبول آن وکیل کند و فقیر نیز انجام دهد، کافی است.
«١٣٣١» کسی که میخواهد دو ماه روزه کفاره رمضان را بگیرد، باید سیویک روز آن را پیدرپی بگیرد و اگر بقیه آن پیدرپی نباشد اشکال ندارد، بنابراین کسی که میخواهد سیویک روز پیدرپی روزه بگیرد، باید زمانی را انتخاب کند که در بین این سیویک روز، روزی که روزه داشتن در آن حرام است، مثل عید قربان، وجود نداشته باشد، و همچنین روزی نباشد که روزه آن بر او واجب باشد، مثل اینکه نذر کرده باشد یا ماه مبارک رمضان پیش آید.
«١٣٣٢» اگر به چیز حرامی روزه خود را باطل کند، چه آن ذاتاً حرام باشد مثل شراب و زنا، یا بهجهتی حرام شده باشد، مثل نزدیکی با همسر در حال حیض، بنابر احتیاط کفّاره جمع بر او واجب میشود؛ یعنی باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام آنها یک مُد گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد؛ و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام که ممکن است باید انجام دهد.
«١٣٣٣» اگر نذر کند که روز معینی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید یا دو ماه پیدرپی روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد، ولی اگر نذر او مطلق باشد و روزی را برای آن روزه بگیرد، مانند روزه مستحبی میتواند در آن روز چه پیش از ظهر و چه بعد از ظهر افطار کند و در روز دیگری برای ادای نذرش روزه بگیرد.
«١٣٣۴» کسی که قضای روزه ماه رمضان گرفته است، در صورت وسعت وقت پیش از ظهر میتواند افطار کند و آن قضا را در وقت دیگری انجام دهد، ولی افطار بعد از ظهر حرام است، و اگر بعد از ظهر افطار کند باید کفاره بدهد و کفاره او اطعام ده فقیر و در صورت عدم توانایی سه روز روزه گرفتن است.
«١٣٣۵» کسی که میتواند وقت را تشخیص دهد، اگر به گفته کسی که میگوید مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب میشود.
«١٣٣۶» کسی که عمداً روزه خود را باطل کرده، اگر برای فرار از کفاره به سفر برود، اگرچه پیش از ظهر، کفاره از او ساقط نمیشود.
«١٣٣٧» اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نیست.
«١٣٣٨» اگر انسان شک کند که آخر رمضان است یا اول شوال، و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که اول شوال بوده، کفاره بر او واجب نیست.
«١٣٣٩» اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است نزدیکی کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد، ولی اگر در اثنا زن راضی شود، بنابر احتیاط واجب مرد دو کفاره بدهد و زن یک کفاره و اگر زن به نزدیکی راضی بوده، بر هر کدام یک کفاره واجب میشود.
«١٣۴٠» اگر زنی شوهر روزهدار خود را مجبور کند که نزدیکی نماید یا کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد، واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.
«١٣۴١» کسی که بهسبب مسافرت یا بیماری روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را مجبور به نزدیکی کند.
«١٣۴٢» اگر کفاره واجب شود، نباید در بهجا آوردن آن کوتاهی کرد، ولی لازم نیست فوراً آن را انجام داد.
«١٣۴٣» اگر کفاره واجب شود و چند سال آن را بهجا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمیشود.