اهل منبر خوب استقصا نمیکنند روایات عامه (اهل سنت) را درباره این مطالب که آنچه اینها نقل کردهاند حجت است.
میگوید حضرت امام حسن تشریف داشت، یزید هم بود، معاویه هم بود، شاید کس دیگری هم بوده که این را نقل کرده. حضرت امام مجتبی سلام الله علیه، کلمهای گفت، [که] در نظر آنها تند بود، بر علیه معاویه بود. [اما] وقتی که داشت تشریف میبرد، [معاویه] یک جایزه خطیرهای (بزرگی) برای او حواله داد.
یزید اعتراض کرد؛ او آن حرف را به تو زد، [تو] به او این مقدار جایزه میدهی؟!
[معاویه] گفت: «یا بُنَیَّ، والله إنَّ أَلْحَق لَهُمْ، أَخَذْناهُ مِنْهُمْ أَفَلا نُرْدِفُهُمْ دآبةً أَخَذْناها مِنْهُمْ؟!؛ فرزندم! حق [حکومت] از آن ایشان (خاندان پیامبر) است، و ما [به ظلم] از آنها گرفتهایم! آیا آنها را بر مرکبی که از آنها غصب کردهایم، سوار نکنیم!» حاضر نباشیم پشت سر خودمان هم بنشینند؟
چه کلمه بسیار عجیب و غریبی است! آدم اینها را نباید حفظ کند؟ ما در روایات خودشان، عجائب و غرائب دیدهایم، بر له (به نفع) اهلبیت علیهم السلام، علیه دشمنان اهل بیت.