صفحه اصلی

در حال بارگیری...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢٨ خرداد ماه ١٣٩٨

بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان آقا

می‌خواستم جلو بروم و بزنم تو گوشش.
توهین از این زشت‌تر؟! عصبانی شده بودم!
یعنی ایشان را نمی‌شناخت؟! نمی‌توانستم به‌راحتی از کنار گستاخی‌اش بگذرم.
اصلاً یک کشیده کمش بود!

اما آقا حتی سرش را بلند نکرد که ببیند کیست؟!
توی صحن حرم، با همان حال همیشگی به‌راهش ادامه داد.
انگارنه‌انگار...
ذکر خودش را می‌گفت: «یا هادی»... «یا هادی»...
 

این بهشت، آن بهشت، ص٣٣

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها