در زمان صاحب ضوابط، شخصی در کربلا به خلیفه لعن میکند، حاکم وقت که سنی بوده، دستور میدهد او را زندانی کنند. صاحب ضوابط برای زندانی پیغام میفرستد که هنگام محاکمه بگو: «مقصودم عمر سعد بود، و او را لعن کردم. من از فلانی ـ صاحب ضوابط ـ تقلید میکنم و ایشان لعن شیخین را ممنوع و حرام میداند».
روزی، صبحهنگام که صاحب ضوابط در حال عبور از کوچه حاکم بود، حاکم او را میبیند و به خانه خود دعوت میکند، ایشان هم اجابت میکند. حاکم جریان لعن را برای ایشان نقل میکند، ایشان میگوید: «حتماً عمر سعد (قاتل امام حسین علیهالسلام) مقصودش بوده، چون ما لعن شیخین را جایز نمیدانیم و از این کار نهی نمودهایم».
زندانی را میآورند و بازجویی میکنند، او همانگونه که صاحب ضوابط رحمهالله گفته بود، پاسخ میدهد و آزاد میگردد.