یک وقت مرحوم میرزای نوری صبیهاش مریض شد، ایشان برای استشفای او به حرم حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام مشرف شد و برای شفای او دعا کرد و از حرم بیرون آمد. شخصی با ایشان احوالپرسی کرد و علت پریشانی حال ایشان را جویا شد. فرمود: صبیهام مریض است. آن شخص همانجا سوره حمد خواند و گفت: صبیه شما خوب شد! ایشان نیز به منزل آمدند و دیدند خوب شده و ساعتِ شفای ایشان هم مطابق با گفتار همان شخص بوده است.١