حضرت راه سوم، یعنی بیعت را ذکر نمود یعنی به شام بروند و با یزید بیعت کنند، ولی ابنسعد قبول نکرد و از حضرت تسلیم بدون قید و شرط خواست.
اینکه ابناثیر نقل کرده: «امام حسین علیهالسلام تا آخر با یزید بیعت نکرد، یا حاضر به بیعت نشد» درست نیست؛ زیرا در آن مجلسی که عمرسعد با امام حسین علیهالسلام در کربلا خلوت کردند و ابنسعد دو راه را به حضرت پیشنهاد کرد: اول «السِّلَّة» یعنی جنگ و شمشیر، و دوم «الذِّلَّة» یعنی ذلت و خواری و تسلیم حکم یزید شدن، نزول بر حکمی که اَفضح (مفتضحترین، رسواترین) انواع تسلیم است. حضرت راه سوم، یعنی بیعت را ذکر نمود یعنی به شام بروند و با یزید بیعت کنند، ولی ابنسعد قبول نکرد و از حضرت تسلیم بدون قید و شرط خواست؛ یعنی دستبسته تسلیم عمربنسعد شده و او را نزد یزید ببرد و او هرچه خواست با حضرت بکند: بکُشد و یا رها کند.
اما اینکه حضرت در کلامشان میفرماید: «أَلا! وَ إِن الدعِی بْنَ الدعِی قَدْ رَکزَ بَینَ اثْنَتَینِ: بَینَ السلةِ وَالذلةِ، وَ هَیهاتَ مِنا الذلةُ، یأْبَی اللهُ لَنا ذلِک وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؛ آگاه باشید که زنازادهی فرزند زنازاده مرا بین دو چیز مخیر نموده است: جنگ و شمشیر و یا ذلت و خواری. و ذلت و خواری هرگز؛ زیرا خداوند و رسولش و مؤمنان، آن را برای ما نمیپذیرند»۱ و همچنین از فرمودهی حضرت علیاکبر علیهالسلام که در رجزهاشان در عاشورا فرمودند: «وَ اللهِ، لا یحْکمُ فینَا ابْنُ الدعِی؛ به خدا سوگند، هرگز زنازاده دربارهی ما نمیتواند حکم کند»۲ مؤید آن است که حضرت سیدالشهدا به بیعت با یزید راضی بود، ولی میدانست که ابنزیاد به نفع حضرت حکم نخواهد کرد و او را تنها بین دو چیز «بَینَ السلةِ وَ الذلةِ» یعنی جنگ یا تسلیم مخیر نموده بودند و بیعت با ذلت و نزول بر حکم را از آن حضرت میخواستند که حضرت زیر بار آن نرفت و فرمود: «هَیهاتَ مِنا الذلةُ، یأْبَیاللهُ لَنا ذلِک وَ رَسُولُه وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِیةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِیةٌ؛ ذلت از ما بسیار دور است، و خدا و رسول و مؤمنان و دامنهای پاک و پاکیزه و افراد با حمیت و نفوس با غیرت آن را برای ما نمیپسندند».۳