صفحه اصلی

در حال بارگیری...
چند رسانه‌ای

«احترام به خواست مادر»

مجموعه بنده خوب خدا: براساس خاطراتی از سیره و زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره

 

آقا سرش را بالا گرفت و پرسید: «امسال جایی تشریف نمی‌برید؟»

هرسال ماه رمضان به خانۀ مادرش در اردبیل می‌رفت؛ اما امسال  نمی‌خواست برود. 

جواب داد: «ان‌شاءالله قصد دارم قم بمونم و از معنویات اینجا بهره‌مند بشم.»

آقا نگاه نافذی به او کرد: «عوض اون چیزی که می‌رفتید و به‌دست  می‌آوردید، جایگزینش رو در قم دارید؟»

سرش را پایین انداخت.

آقا پرسید: «با والده چه کردید؟»

این را که شنید، فوری سرش را بالا گرفت: «تلفنی راضی‌شون کردم.»

آقا: «چطور راضی کردید؟ مثل اون آقایی که می‏گفت این‌قدر کتکش  زدم که از ته دل راضی شد؟»

یاد مادرش افتاد؛ که وقتی شنید قصد ندارد برود، چقدر ناراحت شده بود. با صدای آرامی جواب داد: «ان‌شاءالله راضی شدند.»

صدای آقا را شنید: «نه، بروید اردبیل.»

تأکید و اصرار آقا را که دید، بی‌هیچ تردیدی نظرش برگشت؛ قم نماند.

 

در خانه اگر کس است، ص۳۴ (جلد دوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره)
(بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان)

دانلود فیلم / «احترام به خواست مادر»

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها