خیلی از بزرگان آمدند منزل آقا که ایشان را مجاب کنند تا رسالۀ عملیه چاپ کند. آقا زیر بار نمیرفتند. از آقا میخواستند که دفتر بزنند تا مراجعات مردم و دریافت وجوهات راحتتر انجام شود. آقا میفرمودند: «نه! ما همونطور که آسید ابوالحسن اصفهانی کارش را انجام داد، ما هم همانجوری کار خودمان را انجام میدهیم و نیاز به این چیزها نیست».
قبل از اینکه آقا بهعنوان مرجع تقلید، مشهور بشوند مراجعاتی داشتند. مثلاً وجوهات، خمس و زکات میآوردند، یا سؤالات شرعی داشتند. خب ما در منزل آقا، قبض چاپکرده نداشتیم. کاغذهای باطلهای که در منزل بود را برمیداشتیم و رسیدِ وجوهات را یادداشت میکردیم و دست مردم میدادیم.