بشارتِ پیامبر اسلام در ادیان گذشته
خاطرهای از یک کشیش مستبصر
آن نصرانی که در زمان ما کشیش بوده، گفت: «کتابخانه سوریه دست من بود. عموم به اذن من، وقتی باز میکردم از این کتابخانه استفاده میکردند. یک اتاق خصوصی بود که کتابهای خصوصی در آن اتاق بود، هیچکس را به آن راه نمیدادیم. فقط من خودم که رئیس آن کتابخانه بودم، اجازه داشتم که بروم. دیگران را اجازه نداشتم ...