شخصی که جهت تحصیل علوم دینی تازه وارد حوزه علمیه قم شده بود میگوید: خدمت آقا رفتم و عرض کردم:
برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه شدهام، چه کار کنم که طلبه موفّقی باشم؟
آقا برای لحظهای سرش را پایین انداخت و تامّلی کرد و سپس فرمودند:
«طلبه یا غیر طلبه فرقی ندارد، مهم این است که معصیت نشود.»
برگی از ...
سلیمانبنخالد گوید: امام صادق علیهالسلام فرمود: «خداوند شرک را نمیآمرزد و غیر از آن را برای هرکه بخواهد میآمرزد»؛ یعنی کبائر و غیر کبائر را میآمرزد. عرض کردم: شما گناهان کبیره را هم داخل در استثناء کردید؟ حضرت فرمود: بله!
وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۳۳۳
توضیح: یعنی گناهان کبیره هم مشمول آمرزش الهی ...
پرسش: آیا صحیح است که در مورد کسانی غیر از انبیا و ائمه علیهمالسلام مانند سیده حوراء، حضرت زینب سلاماللهعلیها، یا اباالفضل العباس علیهالسلام معتقد به عصمت باشیم؟ آیا عصمت دارای مراتب است؟
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
عصمت، شرط [دریافت] منصب برای انبیا و اوصیا علیهمالسلام است و بنابراین برای آنه...
سؤال: شما آینده این جانب را چگونه میبینید؟
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
باسمهتعالی، آینده میزان نیست، عاقبت میزان است.
اگر در ابتدا (دنیا)، بندگی نماید به ترک معصیتِ معبود در اعتقاد و عمل، در عاقبت از مقربان است.
به سوی محبوب، ص٨٧
...
سؤال: خواهشمندم بفرمایید چطور میتوان بهتر با خداوند و ائمۀ اطهار علیهمالسلام انس گرفت؟
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
با طاعت خدای تعالی و رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه علیهمالسلام و ترک معصیت در اعتقاد و عمل.
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی نگیریم، حالمان به انکار و تکذیب و استهزا به آیات الهی و یا به جایی میرسد که از رحمت خدا ناامید میشویم.
در محضر بهجت، ج١، ص١٩٣
...
سؤال: زهد حقیقی چیست و چگونه زاهد حقیقی باشیم؟
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
«زهد» آن است که مالک نفس خودت باشی، و در هر فعل و ترک، مراقب اذن خدای متعال باشی.
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
بالاخره، حالا که کار را به اینجا رساندیم، خودمان میدانیم دوایش استغفار است، [آیا استغفار] میکنیم؟
چارهای نیست از اینکه باید بهسوی خدا برویم!
اگر بهسوی خدا نرفتیم موانع هم اگر رفع بشود، موقتاً رفع میشود، دائماً رفع نمیشود!
بهسوی محبوب، ص١٠۴
...
پرسیدم: «سعادت دنیا و آخرت را در چه میدانید؟»
فرمود: «در اینکه گناه نکنید.»
چند دقیقه بعد به امید جواب مفصلتری، دوباره سؤالم را تکرار کردم؛
باز فرمود: «که گناه نکنید.»
آخرش که داشتم میرفتم هم باز پرسیدم؛
گفتم شاید این «که گناه نکنید» از خاطرش رفته باشد.
جواب داد: «گناه نکنید»!
حرف اول و آخرش همین...