صفحه اصلی

در حال بارگیری...

فضائل اخلاقی

بیانات

ای کاش آن آب دهان را به صورت من می‌انداختند!

بعد به خدمت مرحوم آقا سید محمدتقی خوانساری رحمه‌الله جریان فحش و ناسزا و آب دهان انداختن به رویم را برای ایشان نقل کردم، ایشان فرمودند: ‌ای کاش آن فحش‌ها و اذیت‌ها را به من می‌کردند، ‌ای کاش آن آب دهان را به‌صورت من می‌انداختند. وقتی که آقا چنین فرمودند، حالت آرامش در من پیدا شد، ولی بعد از آن دیگر ...
بیانات

علم کیمیا، توکل زیاد لازم دارد!

آقایی بزرگوار از آقای دیگری ـ که ایشان هم در علمیات و عملیات، بسیار خوب و در علم کیمیا هم دستی داشت ـ نقل می‌کرد که نزد ایشان مطالبی بیان کردم و منظورم این بود که علم کیمیا را به من یاد بدهد، ولی تصریح به درخواستم ننمودم. ایشان فرمودند: این علم، توکل زیاد لازم دارد. با اینکه وضع مادی آن آقا خوب بود....
بیانات

اگر شما زاهد بودید، پس...

تازه شیخ [انصاری] رحمه‌الله با آن همه کرامات نزد قبر استادش در کربلا فرموده بود: اگر شما زاهد بودید، پس ما چه هستیم؟ ما مستحق شعله نار می‌باشیم! بله، آنان در فصل تابستان در نجف اشرف با آن گرمای شدید، و حوزه بدون تعطیلی مشغول تحصیل می‌شدند و زحمت‌ها و رنج‌ها می‌کشیدند و به مقامات عالیه می‌رسیدند. باا...
بیانات

شهریه یک ماه ما، خرج یک سال شیخ رحمه‌اللّه

شهریه یک ماه ما خرج یک سال شیخ [انصاری] رحمه‌الله است! پیرمردی برایم نقل کرد: پیش از مرجعیت شیخ رحمه‌الله، تاجری که از ایران به نجف اشرف آمده بود، نزد من آمد و به من گفت: هرچه شیخ خواست به او بده، آخر سال حسابش با من. آخر سال آمد، حساب کرد، دیدم در مدت یک سال فقط ۲۵ بار و هر بار یک پول (واحد پول آن ...
بیانات

فقط یک بار در عمرم برای دنیا محزون شدم!

نقل می‌کنند که آقای [شیخ محمد] کوهستانی قدس‌سره [از علمای مازندران] فرموده بود: فقط یک دفعه در عمرم برای دنیا محزون شدم، بعد فکر کردم و متوجه شدم که اندوه خوردن برای دنیا کار خوبی نیست و در شرع مرجوح است! خیلی خوب است که خدا به انسان چنین قوه و یقینی بدهد که برای غیرخدا محزون نشود! شجاعت و ایمان و ا...
بیانات

الآن، آقای حجّت قدس‌سره به رحمت خدا رفت!

زمانی که آقا سید جمال‌الدین گلپایگانی قدس‌سره به نجف آمده بود، ثروتی نداشت و اهل آن هم نبود که به خانه آقایان مراجع و اینجا و آنجا برود؛ لذا روزی صبح زود با حال گرسنگی از خانه بیرون می‌آید و مقداری اسفناج یا چیز دیگر از در دکان سبزی‌فروشی برمی‌دارد و به منزل می‌برد و می‌خورد و در اثر آن اسهال می‌گیر...
بیانات

تو ای خدا!

حضرت ایوب علیه‌السلام بعد از آن همه ابتلائات و شکنجه و سختی، عرض کرد: خدایا، اگر محکمه‌ای باشد، حاضرم با تو محاجه کنم! خداوند فرمود: «هاتِ حُجتَک؛ دلیلت را بیاور». گفت: خدایا، کدام دو راهی برای من پیش آمد که اشد و اشق‌الطریقین (سخت‌ترین دو راه را) انتخاب نکردم؟! خداوند در جواب او فرمود: «مَنْ أَقْدَ...
بیانات

همّ و غم روزی بدتر از زحمت کار است!

خدا کند یقین برای انسان روزی شود! آیا آدمی هست که می‌ترسد از گرسنگی بمیرد؟! ولی باید بداند هم‌چنان که امکان دارد از گرسنگی بمیرد، اگر مردن او مقدر شده باشد، ممکن است از سیری بمیرد. چقدر خوب است انسان از ناحیه امر روزی راحت باشد؛ زیرا همّ و غم روزی بدتر از زحمت کار است. کسی که به همّ و غم روزی مبتلاس...
بیانات

فقط پلو شکر!

پیرمردی در کاروانسرایی ساکن بود. قافله‌ای وارد شدند و شام خوردند، مقداری زیاد آمد، گفتند: ببینیم آیا کسی در اینجا هست، جست‌وجو کردند و به آن پیرمرد رسیدند و به او گفتند: شام خورده‌ای؟ گفت: نه. گفتند: مقداری غذا داریم، آیا میل داری؟ گفت: اگر شکر پلو باشد می‌خواهم. ولی چون غذای آنها پلو مرغ بود قبول ن...
بیانات

فقط پهلو به پهلو می‌شد و می‌گفت: لاإِلهَ‌إِلاَّاللّه

بلاهایی که بر ما وارد می‌شود، تمام رحمت است، حداقل باعث تکفیر گناهان می‌شود. یکی از بزرگان که به حبس بول مبتلا بود، بنا داشت حتی آه نگوید. و در برابر این بلا و قضای الهی تسلیم محض و صابر، بلکه راضی و خشنود باشد و لذا فقط وقتی خیلی تحت فشار قرار می‌گرفت، پهلوبه‌پهلو می‌شد و مقداری روی خود را به طرف د...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها