صفحه اصلی

در حال بارگیری...

307. ازدواج موقّت

۵١٣٨. فرزندى که در ازدواج موقت حاصل مى‌شود، اگر زن آن را به مرد نسبت دهد، مرد مى‌تواند آن را از خود نفى کند؟ اگر اقرار به مباشرت داشته باشد، نفى ولد چه حکمى دارد؟  

ج. خير، اگر علم به نفى ندارد نمى‌تواند نفى ولد کند و با علامات مفيده‌ى ظن به انتفا، محکوم به لحوق است به واسطه‌ى فراش، و در صورت نفى زوج، ولد بدون لعان از او منتفى است.

کتاب: | شناسه: 7790 | پیوند ثابت
۵٠٨٩. دخترى بالغ ـ که قبلاً توسّط زنا ازاله‌ى بکارت شده است و خانواده‌ى او مطّلع نمى‌باشند ـ تمايل به متعه با مرد مسلمانى را دارد. لکن حاضر به مطّلع کردن خانواده نيست و مرد مُصرّ به اذن از ولى است و از طرفى احتمال دارد که در پنهانى به زنا بيفتد. آيا بدون اذن، عقد موقّت وى جايز است؟  

ج. در اين فرض جايز است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7740 | پیوند ثابت
۵١٠۶. در عقد ازدواج موقّت، آيا شرط نفقه نافذ است؟  

ج. اگر شرط اعطاى مقدار نفقه باشد، ظاهرا آن شرط الزام‌آور است، اگرچه تخلّف آن موجب خيار در عقد نکاح نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7758 | پیوند ثابت
۵١٢٣. مردى است زرتشتى به زن مسلمانى مراجعه و خود را مسلمان و پيرو شريعت مقدّس اسلام معرّفى مى‌کند. مطابق موازين شرع اسلام، نزد عاقد مسلمان و واجد شرايط با انعقاد عقد ازدواج به طريقه‌ى اسلامى و به صورت موقت آن زن را تزويج و در سند نکاحيّه رسمى، مذهب خود را مسلمان اعلام مى‌دارد. بعدا معلوم مى‌گردد که او مجوسى است، حاصل اين ازدواج دو فرزند است. حکم ازدواج فوق چيست؟  آيا اين مرد و دو نفر فرزندان مذکور مسلمان شناخته مى‌شوند؟ زوجه مذکوره چه وظيفه‌اى دارد؟  

ج. طريقى براى صحّت نکاح زن مسلمان با مرد غير مسلمان حتى در عقد موقت نيست، اگرچه کتابى يا مجوس باشد. پس با تفحّص از حال فعلى و سابق، اگر اسلام مرد احراز شد که ملتزم به لوازم اسلام و ايمان است و در حال عقد اين چنين بوده است، يا آن‌که اماره‌ى معتبر بر اسلام و ايمان آن وقت به دست آمد که احکام اسلام بار مى‌شود؛ و در غير اين صورت نسبت اولاد به مادر صحيح است و آن‌ها تابع مادر ـ که اشرف است در اسلام ـ مى‌باشند و جدايى مادر از زوج لازم و متعيّن مى‌گردد و عدّه‌ى وطى به شبهه بر مادرى که ندانسته بوده، ثابت است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7775 | پیوند ثابت
۵١٣٧. شخصى زن جوانى را متعه کرده و با اقرار خود مواقعه نيز انجام شده و زن مزبور پس از آن حامله شده است و طفل را به مرد متمتّع نسبت مى‌دهد ولى مرد منکر الحاق ولد به خود مى‌باشد. آيا قسم به نفى ولد از طرف مرد در اين صورت مشروعيّت دارد؟  

ج. اگر معلوم نباشد که به مجرد احتمال يا گمان نفى کرده، به نفى ولدِ شوهر، ولد منتفى مى‌شود ظاهرا، اگرچه نفى براى او بدون علم تکليفا جايز نيست؛ اگرچه عزل نمايد يا ظنّ به انتفا داشته باشد يا زن را متهمه بداند، و على اى حال در عقد انقطاعى لعان نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7789 | پیوند ثابت
۵٠٩٠. پدر به دختر اذن ازدواج دايم داده، آيا مى‌تواند عقد انقطاعى کند؟  

ج. تکليفا بنابر احوط، جايز نيست و وضعا صحيح است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7741 | پیوند ثابت
۵١٠٧. بين زوجين اختلاف شده و زوجه مى‌گويد عقد، دايم بوده و زوج و عاقد مى‌گويد موقّت بوده است. قول کدام يک مقدّم است؟  

ج. ظاهرا قول زوج و عاقد مقدم است؛ زيرا آن‌ها منکر علقه‌ى زوجيّت پس از مدت هستند و زوجه مدّعى آن است که اگر زوجه بيّنه اقامه نکند، منکر حلف مى‌کند. گرچه احتياط در اين است که زوج پس از انقضاى مدّتى که قايل است، طلاق را اجرا کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7759 | پیوند ثابت
۵١٢٢. ازدواج موقت با زنان اهل کتاب که بدون مهريه، راضى به اين ازدواج باشند صحيح است؟

ج. بايد مهر معيّن داشته باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7774 | پیوند ثابت
۵١٣٩. تکليف زنانى که براى چند سال به ازدواج موقت مردى در مى‌آيند؛ ولى بعد از مدتى ديگر، از آن مرد خبرى نمى‌شود، چه مى‌باشد؟  

ج. بايد صبر کنند تا مدت عقدشان تمام شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7791 | پیوند ثابت
۵٠٩١. اگر پدر دختر باکره‌اى فوت کرده باشد، مى‌توان او را صيغه نمود؟  

ج. اگر جدّ پدرى ندارد، جايز است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7742 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها