صفحه اصلی

در حال بارگیری...

نیکوکاری

بیانات

ده دیناری بود!

آقایی از معاریف و ائمه جماعت قم ـ که مدتی در نجف بود و همان‌جا متأهل و اولاددار شد و سپس به ایران آمد ـ می‌گفت: هفته‌ای بر من نمی‌گذشت که کرامتی در نجف نبینم. مثلاً هرگاه به شخصی احسان می‌کردم، در همان هفته به نحو احسن به من احسان می‌شد، و موارد زیادی از این قبیل را بیان می‌کرد....
بیانات

به اندازه وزن او، به او طلا و نقره نثار می‌کردند!

آقا خان، رئیس فرقه اسماعیلیه هر سال یک بار به بمبئی می‌رفت، طرفدارانش او را وزن می‌کردند و به اندازه سنگینی وزن او، به او طلا و نقره نثار می‌کردند! آیا ما شیعیان نباید در فکر این باشیم که ایتام و فقرای مسلم هر شهر خود را به‌نحو آبرومندانه و مطلوب اداره کنیم، تا اهل باطل نیایند و آنها را اداره کنند و...
بیانات

از مال خودت نه از بیت‌المال!

شخصی کریم خان زند را مدح نمود، وی دستور داد که سی‌هزار تومان به او اِنعام بدهند، ولی آن شخص گفت: حرفی زدی که مرا شاد کردی، من هم حرفی زدم که تو را شاد کردم، اما از مال خودت باشد خوب است، نه از بیت‌المال! نظیر آن آقایی که راضی شد به‌جای سه من، سی من ابریشم از مال شخصی خود بپردازد! لذا در روایتی آمده ...
بیانات

عدم انجام کارهای خیر از بی‌پولی نیست، از بی‌توفیقی است!

شهرستان بصره سابقا حتی در زمان کریم خان هم دست ایران بود. و بغداد نیز به گمانم حدود شانزده سال در اختیار شاه عباس بوده، و زمین‌های اطراف شهر حله را نیز شاه طهماسب به محقق ثانی قدس‌سره داد، و در قباله آن نام دهی به نام «عباسیات» نیز ذکر شده است، که وقتی ما می‌خواستیم از کربلا به نجف برویم، از آن روست...
بیانات

برای فروش هر کبریت یک ریالی، یک تومان به من می‌دادند!

فرقه بهائیه با همین تعاون، مرام خود را پیش می‌برند. شخصی می‌گفت: زمانی محتاج شدم و می‌دانستم که هرکس به آنها ملحق شود، کمکش می‌کنند، لذا رفتم نزد آنها و اسمم را جزو بهائیان نوشتم، ولی قلباً با آنها مخالف بودم! به من گفتند: درفلان جا بایست و سیگار و کبریت بفروش، رفتم آنجا مشغول فروختن کبریت و سیگار ش...
بیانات

لزوم تشکیل هیئت‌ها برای کمک به محرومان

باید بنشینیم و فکر کنیم که چه کار کنیم تا محرومیت‌ها به تدریج از جامعه رفع شود. در بعضی از شهرها هیئت‌هایی تشکیل شده بود و افرادی به ایتام و بی‌سرپرست‌ها کمک می‌کردند، از ادامه‌اش خبر ندارم. این افراد هنگام کمک‌کردن نمی‌گفتند از کجاست، و فقط می‌گفتند: از طرف امام زمان علیه‌السلام است. در محضر بهجت، ...
بیانات

معلوم نیست کار ما بهتر از کار او باشد!

استاد ما ۱ شب‌ها درس خارج اصول می‌فرمود. شبی شخصی که به منبر رفته بود مقداری ـ البته تا حد مزاحمت با درس ـ طول داد. شاگردان به صدا درآمدند که چرا طول می‌دهد. استاد فرمود: «معلوم نیست کار ما بهتر از کار او باشد!»....
بیانات

نماز آخوند ملا فتح‌علی مرا نجات داد!

نقل می‌کنند مرحوم آخوند ملا فتح‌علی در سامرا برای اموات، نماز لیلةالدفن (نماز وحشت) می‌خواند؛ یکی از بستگان میتی، میت را در خواب می‌بیند که به او می‌گوید: نماز آخوند ملا فتح‌علی مرا نجات داد! وی از خواب بیدار می‌شود و سراغ آخوند را می‌گیرد و به خدمتش می‌رسد و عرض می‌کند: شما برای فلان‌میت در فلان‌شب...
بیانات

نهایت فقر در اوج بیماری

روزی مرحوم شیخ شریعت اصفهانی برای عیادت به منزل مرحوم مامقانی بزرگ می‌رود و می‌بیند ایشان لحاف پاره‌پاره‌ای روی خود انداخته، و آشی برای او حاضر می‌کنند که مناسب مریض نبوده است؛ لذا به مرحوم مامقانی اعتراض می‌کند که این چه لحاف و چه آشی است؟! ایشان می‌فرماید: از که دزدی بکنم؟ از که دزدی بکنم؟! بعد از...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها