صفحه اصلی

در حال بارگیری...

کرامات علما

بیانات

اجازه تصرف در سهم امام علیه‌السلام

با خط و امضای امام غایب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، آقا سید ابوالحسن اصفهانی رحمه‌الله برای یکی از علمای سنی یا فردی سنی، مجلس فاتحه اقامه کرد. شخصی با واسطه، به ایشان اعتراض کرده بود که چرا از سهم امام علیه‌السلام این‌گونه مجالس را برگزار می‌کنید؟ با اینکه از ایشان این‌گونه کارها سابقه نداشت و فقط ...
بیانات

می‌خواهی حج بروی، ان‌شاءالله خوب است

دیده شده که با قرآن برای قضیه‌ای استخاره کرده‌اند، عین همان قضیه و حتی نام آن را در آیه دیده‌اند. این قضیه معروف است که ظاهراً مرحوم حاج آقا حسین قمی نزد استادش با تسبیح استخاره کرد، و ایشان فرمود: می‌خواهی حج بروی، ان‌شاءالله خوب است. بااین‌حال، بعضی کورباطن‌ها به اصل استخاره چه با قرآن یا با تسبیح...
بیانات

عجب از آنان که با تسبیح استخاره می‌کنند و مطلب را می‌گویند!

آقای خمینی رحمه‌الله می‌فرمود: آنهایی که با قرآن استخاره می‌کنند و مطلبی می‌گویند، درست، عجب از کسانی که با تسبیح استخاره می‌کنند و مطلب را می‌گویند! بله اتفاق افتاده که کسانی با استخاره با تسبیح مطلب را گفته‌اند! در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۷۹ ...
بیانات

از همان‌جا باب حکمت به رویش گشوده شد

آقا سید محمد شفتی رحمه‌الله یک جگر خریده بود و به منزل می‌برد، در راه حیوانی را با بچه‌هایش دید، ترحم نمود و مقداری از جگر را جلوی آنها انداخت، سپس مقدار دیگر و... تا اینکه تمام جگر را به آنها داد. گویا سید رحمه‌الله تشخیص داده بود که آنها احوَج و نیازمندتر از اهل منزل هستند. از همان‌جا بابِ حکمت و ...
بیانات

حواله امام غایب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به میرزای شیرازی

از مرحوم سیدعبدالهادی شیرازی هم نقل شده: وقتی که کوچک بود و در سامرا با مرحوم پدرشان در خدمت میرزای شیرازی بزرگ رحمه‌الله بودند، شخصی می‌آید و ورقه سبزی به پدر آقا سید عبدالهادی رحمه‌الله می‌دهد و به او هم مبلغ یک دینار می‌دهد، بعد ایشان ورقه را به مرحوم میرزا می‌دهد. در آن ورقه، به میرزای بزرگ رحمه...
بیانات

خجالت نمی‌کشی؟ از خدا نمی‌ترسی؟

یکی از اهل علم ـ در نجف یا کربلا ـ زندگی برای او سخت می‌گذشت، با خود گفت: به ایران می‌روم و لباس طلبگی و درس و بحث را کنار می‌گذارم و مشغول کار و کاسبی می‌شوم؛ لذا نزد آقایی رفت که بنده او را می‌شناختم تا خانواده خود را به او بسپارد. آن آقا به او گفت: آیا با کسی مشورت کرده‌ای؟ گفت: خیر. گفت: برو نزد...
بیانات

آن با من نیست، با خداست

پیرمردی تاجر و تاجرزاده، ساکن قم نقل می‌کرد: «بیست‌وپنج سال پیش (و یا بیست‌وپنج ساله بودم) که در سامرا بودیم، مرحوم میرزا محمدحسن شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباکو، مریض و شاید در حال احتضار بودند». گویا اطرافیان مرحوم میرزا و از جمله خود ناقل داستان فهمیده بودند که میرزا رحمه‌الله وفات می‌کند، او می‌...
بیانات

به شاگردان بپردازید، برای ادای قرض شما هم چاره‌ای می‌اندیشیم

شیخ انصاری رحمه‌الله وجهی (حدود چهارصد تومان) به آقای شیخ محمدحسین کاظمینی رحمه‌الله می‌دهد. ازآنجاکه مرحوم کاظمینی مقروض بوده، با خود فکر می‌کند که آیا آن پول را به او داده تا بابت قرض خود بپردازد، یا میان شاگردان تقسیم کند، لذا پرداخت پول به شاگردان را یک روز تأخیر می‌اندازد. روز بعد درحالی‌که شیخ...
بیانات

من ضامنم، ایشان را رها کنید

از ویژگی‌های آقا میرزا علی شیرازی رحمه‌الله این بود که شبانه١ برای خانه فضلا و یا فقرا غذا می‌فرستاد. زمانی محتاجی به در منزل ایشان می‌آید و ایشان چیزی نداشته که به او بدهد، تا اینکه ساعت خود را به او می‌دهد که بفروشد و از پول آن حاجت خود را برطرف نماید....
بیانات

آخوند ملا فتح‌علی سلطان آبادی رحمه‌الله نامه نادیده را می‌خواند!

در قضیه تحریم تنباکو، علمای اصفهان نامه‌ای برای مرحوم میرزا نوشتند که مضمون آن این بود که مردم چندان از فتوای شما استقبال نکردند. حامل نامه، آقای حاج آقا منیر نزد آخوند ملا فتح‌علی سلطان آبادی رحمه‌الله می‌رسد، ایشان می‌فرماید: نامه‌ای با خود داری که در آن چنین و چنان نوشته شده است و تمام نامه را از...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها