صفحه اصلی

در حال بارگیری...

بیانات

بیانات

کاسه زهر است نمی‌نوشم...

روزی در جریان مشروطیت، مرحوم آخوند خراسانی خواست درس را شروع کند، یک نفر بلند شد و گفت در تبریز خون‌ریزی شده است. بنا شد دسته جمعی به منزل آقا سید محمدکاظم یزدی رحمه‌الله بروند: بعضی هم که می‌خواستند فرار کنند، گفتند: از هر کوچه‌ای رفتیم، دیدیم چماق‌به‌دستی ایستاده است و نمی‌گذارد. معلوم شد همه راه‌...
بیانات

به حدی مجذوب شدم که نزدیک بود مسلمان شوم!

جوانی نصرانی می‌گوید داخل حُجاج شدم و اعمال آنها را به‌جا آوردم تا اینکه به بقیع رسیدم. تعجب می‌کنم در بقیع با اینکه به ظاهر جز خاک و خرابه چیز دیگری نبود، به‌حدی مجذوب شدم که نزدیک بود مسلمان شوم! آیا ما که مسلمانیم، نباید مجذوب آنها و مشاهد مشرفه‌شان شویم؟! عجایب و غرایب از افراد گرفتار و مبتلا بر...
بیانات

کشتن علما بعد از مشروطیت در ایران

رؤسای مشروطه حتی روحانیون بانفوذ را یکی پس از دیگری کشتند، همان‌هایی را که توسط آنها دیگران را کشته بودند! حتی سید عبدالله بهبهانی رحمه‌الله را بدتر از شیخ فضل‌الله نوری رحمه‌الله کشتند، و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند، به‌حدی که بعد از قضیه شهادت شیخ فضل‌الله نوری رحمه‌...
بیانات

بقای مذهب به بقای طلاب است

خوشا به حال کسانی که بفهمند انجام کار آخرتی سخت است. طلاب باید از هر فرصت و فراغت استفاده کنند و سعی کنند درس بخوانند قبل از آنکه روزی بیاید که دیگر نتوانند به تحصیل خود ادامه دهند. طلاب باید بدانند که وقت گذشته، هرکس در ایام فراغت درس خواند، خواند، وگرنه اگر اندک شورشی در این ممالک اسلامی به‌وجود ب...
بیانات

زهد مجلسی رحمه‌الله

سید نعمت‌الله جزایری رحمه‌الله می‌فرماید: در مجلس خصوصی با مرحوم مجلسی بودیم که لباس‌های فاخر ـ ظاهراً از خز ـ به‌تن داشت، فرمود: در را ببندید، به ایشان گفتم: أَلزهْدُ أَنْ تَمْلِک نَفْسَک، لا أَنْ تَمْلِکک نَفْسُک (زهد آن است که مالک نفس خویش باشی، نه اینکه نفس تو مالک تو باشد). مرحوم مجلسی جامه فا...
بیانات

واقعاً شیعه چه رجالی داشت!

کار نجف اشرف در زمینه کمبود علم و برکت وجود علما و مجتهدین به جایی رسیده که معلوم نیست چند نفر به تعداد انگشتان دست در آنجا باشند. سابقاً آقایی در جواب شخصی که پرسید: فلانی مجتهد است یا خیر؟ فرمود: چه می‌گویی، از در و دیوار نجف مجتهد می‌بارد. در سامرا نیز علمای بزرگ بسیاری بودند، آقایی می‌گفت: ایوان...
بیانات

ناصرالدین شاه و تقاضای خواندن دعای ابوحمزه

ناصرالدین شاه با قافله خود در راه کاظمین شبانه به سوی کربلا در حرکت بود. شب جمعه و شاید ماه رمضان بود. عده‌ای از اهالی کربلا و شاید عده‌ای از علما نیز به استقبال او آمده بودند، درخواست کرد که دعای ابوحمزه ثمالی را بخوانند، آقایی در میان جمعیت فرمود: محمدجواد من حافظ دعای ابوحمزه است. در آن زمان آقا ...
بیانات

مسلمانان از حلقومی به حلقوم دیگر

حضرت سلمان رحمه‌الله ـ جدا از اکراه امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای بیعت ـ اکراه شخصی هم داشته است.١ ما باید بر خودمان گریه کنیم از بلاهایی که تا به حال بر سر ما و مسلمانان آمده و می‌آید. مسلمانان و بلاد اسلامی در مهمان‌خانه گرگ‌ها قرار گرفته‌اند، و در شکم گرگ‌ها از مهمان‌خانه‌ای به میهمان‌خانه دیگر م...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها