کاسه زهر است نمینوشم...
روزی در جریان مشروطیت، مرحوم آخوند خراسانی خواست درس را شروع کند، یک نفر بلند شد و گفت در تبریز خونریزی شده است. بنا شد دسته جمعی به منزل آقا سید محمدکاظم یزدی رحمهالله بروند: بعضی هم که میخواستند فرار کنند، گفتند: از هر کوچهای رفتیم، دیدیم چماقبهدستی ایستاده است و نمیگذارد. معلوم شد همه راه...