صفحه اصلی

در حال بارگیری...

مطهِّرات

«٢٢٣» اگر خود انسان یقین کند چیزی که نجس بوده پاک شده است، یا دو عادل به پاک شدن آن خبر دهند، آن چیز پاک است؛ و همچنین است اگر کسی که چیز نجس در اختیار اوست بگوید آن چیز پاک شده، یا مسلمانی چیز نجس را آب کشیده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه.

«٢٢۴» کسی که وکیل شده است لباس انسان را آب بکشد و لباس هم در اختیار او باشد، اگر بگوید آب کشیدم، در صورتی که ظن به خلافِ گفته او نباشد، آن لباس پاک است.

«٢٢۵» اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی‌کند، می‌تواند به گمان اکتفا نماید. و در صورتی که می‌تواند یقین تقدیری متعارف را تشخیص دهد، آن مقدم است (یعنی با اینکه یقین پیدا نمی‌کند، به مقداری بشوید که سایر مسلمان‌ها می‌شویند و بیش از آن لازم نیست).

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2662 | پیوند ثابت

«٢٢۶» ظرفی که از پوست سگ یا خوک یا مردار ساخته شده، خوردن و آشامیدن از آن ظرف حرام است در صورتی که بداند ظرف موجب نجاست خوردنی می‌شود، ولی اگر علم نداشت بنابر احتیاط اجتناب کند؛ و همچنین نباید آن ظرف را در وضو و غسل و کارهایی که باید با چیز پاک انجام داد، استعمال کند. بلکه احتیاط واجب آن است که چرم سگ و خوک و مردار را، اگرچه ظرف هم نباشد در استعمالاتی که مشروط به طهارت نیست هم استعمال نکنند.

«٢٢٧» خوردن و آشامیدن از ظرف طلا و نقره حرام است، ولی نگهداری و یا استعمال آنها در زینت اطاق حرام نمی‌باشد و در غیر زینت محل احتیاط است.

«٢٢٨» ساختن ظرف طلا و نقره برای استعمالِ حرام، حرام است؛ و در غیر این صورت حرام نیست و نیز مزدی که برای آن می‌گیرند، حرام نیست.

«٢٢٩» خرید و فروش ظرف طلا و نقره برای غیر استعمالات حرام اشکالی ندارد و پول و عوضی هم که فروشنده می‌گیرد حرام نیست.

«٢٣٠» گیره استکان که از طلا یا نقره می‌سازند اگر بعد از برداشتن استکان، ظرف به آن گفته شود، استعمال آن، چه به‌تنهایی و چه با استکان حرام است، و اگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعی ندارد.

«٢٣١» استعمال ظرفی که روی آن را آب طلا یا آب نقره داده‌اند اشکال دارد، اگرچه به حدی نباشد که دو ظرف متصل به حساب بیاید.

«٢٣٢» اگر فلزی را با طلا یا نقره مخلوط کنند و ظرف بسازند، چنانچه مقدار آن فلز به‌قدری زیاد باشد که عرفاً به آن ظرف، ظرف طلا یا نقره نگویند، استعمال آن مانعی ندارد.

«٢٣٣» اگر انسان غذایی را که در ظرف طلا یا نقره است در ظرف دیگر بریزد این استعمال جایز است. ولی اگر بخواهد از ظرف دوم غذا بخورد و خالی کردن ظرف اول برای آن نباشد که غذا خوردن از ظرف طلا یا نقره جایز نیست، این استعمال حرام می‌باشد.

«٢٣۴» استعمال ظرف طلا یا نقره در حال ناچاری برای غیر وضو و غسل اشکال ندارد.

«٢٣۵» استعمال ظرفی که معلوم نیست از طلا یا نقره است یا از چیز دیگر، اشکال ندارد.

«٢٣۶» استعمال بادگیر قلیان و غلاف شمشیر و کارد و قاب قرآن و عطردان و سرمه‌دان اگر از طلا و نقره باشد خالی از اشکال نیست، بلکه اظهر در عطردان و سرمه‌دان منع است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2663 | پیوند ثابت

یازده چیز نجاست را پاک می‌کند و آنها را مطهّرات گویند: ١ ـ آب؛ ٢ ـ زمین؛ ٣ ـ آفتاب؛ ۴ ـ استحاله و انقلاب؛ ۵ ـ کم شدن دو سوم آب انگور؛ ۶ ـ انتقال؛ ٧ ـ اسلام؛ ٨ ـ تبعیت؛ ٩ ـ برطرف شدن عین نجاست؛ ١٠ ـ استبرای حیوان نجاست‌خوار؛ ١١ ـ غایب شدن مسلمان.

و احکام اینها به‌طور تفصیل در مسائل آینده ذکر می‌شود.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2648 | پیوند ثابت

«١۵١» آب با چهار شرط چیز نجس را پاک می‌کند:

اول: مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاک نمی‌کند.

دوم: پاک باشد.

سوم: وقتی چیز نجس را می‌شویند آب مضاف نشود، مگر اینکه قبل از مضاف شدن، چیز نجس پاک شده باشد و آب هم بو یا رنگ یا مزه نجاست را نگرفته باشد.

چهارم: بعد از آب کشیدن چیز نجس، عین نجاست یا چیزی که نجس شده و پاک نشده است در آن نباشد. و پاک شدن چیز نجس با آب قلیل ـ یعنی آب کمتر از کر ـ شرط‌های دیگری هم دارد که بعداً گفته می‌شود.

«١۵٢» ظرفی که به غیر بول نجس شده اگر یک مرتبه شسته شود پاک می‌شود، حتی اگر با آب قلیل باشد، بنابر اقوی. ولی ظرفی را که سگ لیسیده یا از آن، آب یا چیز مایع دیگر خورده، اظهر این است که اگر با خاک ممزوج با آب، خاک‌مالی شود، و بعد از آن دو مرتبه با آب قلیل، یا یک مرتبه با آب کر یا جاری شسته شود کافی است. و احوط آن است که قبل از همه اینها با خاک تنها خاک‌مالی شود. و همچنین ظرفی را که آب دهان سگ در آن ریخته شود، بنابر احتیاط باید پیش از شستن خاک‌مال کرد.

«١۵٣» اگر دهانه ظرفی که سگ دهن زده، تنگ باشد و به‌راحتی نشود آن را خاک‌مال کرد، چنانچه ممکن است باید پارچه به چوبی بپیچند و به وسیله آن، خاک را درون آن ظرف بمالند، و در غیر این صورت، پاک شدن ظرف اشکال دارد، ولی ممکن است خاک‌مالی را با حرکت دادن شدیدِ خاکِ ممزوج با آب در همه اطراف داخل ظرف انجام داد.

«١۵۴» ظرفی را که خوک از آن چیز مایع بخورد، با آب قلیل بنابر احتیاط باید هفت مرتبه شست و در کر و جاری نیز بنابر احتیاط واجب هفت مرتبه باید شست، و بنابر اظهر لازم نیست آن را خاک مال کنند، و نیز بنابر احتیاط واجب لیسیدن خوک مانند آب خوردن آن است.

«١۵۵» اگر بخواهند ظرفی را که به شراب نجس شده با آب قلیل آب بکشند، بنابر احتیاط باید سه مرتبه بشویند، ولی بنابر اقوی شستن یک مرتبه کافی است.

«١۵۶» کوزه‌ای که از گل نجس ساخته شده و یا آب نجس در آن فرو رفته اگر در آب کر یا جاری بگذارند، به هر جای آن که آب برسد پاک می‌شود. و اگر بخواهند باطن آن هم پاک شود، باید بخشکانند و بعد به‌قدری در آب کر یا جاری بگذارند که آب به تمام آن فرو رود و احتیاط مستحب این است که دو مرتبه، بلکه سه مرتبه در آب به همین صورت قرار دهند، مخصوصاً اگر به شراب و یا مردن موش بزرگ صحرایی نجس شود.

«١۵٧» ظرفی را که به غیر بول نجس شده با آب قلیل به دو صورت می‌توان آب کشید:

اول: آنکه بنابر اقوی یک مرتبه از آب پر کنند و خالی کنند.

دوم: یک بار قدری آب در آن بریزند، و آب را طوری در آن بگردانند که به جاهای نجس آن برسد و بیرون بریزند.
و اگر به بول نجس شده باشد این کار را دو بار انجام دهند.

«١۵٨» اگر ظرف بزرگی مثل پاتیل و خمره نجس شود، چنانچه یک مرتبه آن را از آب پر کنند و خالی کنند بنابر اظهر پاک می‌شود؛ و همچنین است اگر یک مرتبه از بالا آب در آن بریزند، به‌طوری‌که تمام اطراف آن را بگیرد؛ و باید آبی که ته آن جمع می‌شود بیرون آورند.

«١۵٩» اگر مِس نجس و مانند آن را آب کنند و آب بکشند ظاهرش پاک می‌شود.

«١۶٠» تنوری که به بول نجس شده است، اگر دو مرتبه از بالا آب در آن بریزند، به‌طوری‌که  تمام اطراف آن را بگیرد، پاک می‌شود. و در غیر بول اگر بعد از برطرف شدن نجاست یک مرتبه به دستوری که گفته شده آب در آن بریزند کافی است. و بهتر است که گودالی ته آن حفر کنند تا آب‌ها در آن جمع شود و بیرون بیاورند، بعد آن گودال را با خاک پاک پر کنند.

«١۶١» اگر چیز نجس را بعد از برطرف کردن عین نجاست یک مرتبه در آب کر یا جاری فرو برند که آب به تمام جاهای نجس آن برسد، پاک می‌شود؛ و احتیاط واجب آن است که فرش و لباس و مانند اینها را اگر با آب قلیل شسته شود، طوری فشار یا حرکت دهند که آب داخل آن خارج شود.

«١۶٢» اگر بخواهند چیزی را که به بول نجس شده با آب قلیل آب بکشند، چنانچه یک مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود، و در صورتی که بول در آن چیز نمانده باشد، یک مرتبه دیگر آب روی آن بریزند پاک می‌شود، ولی در لباس و فرش و مانند اینها باید بعد از هر دفعه فشار دهند تا غُساله آن بیرون آید (و غساله آبی است که معمولاً در وقت شستن و بعد از آن، از چیزی که شسته می‌شود خودبه‌خود یا به‌وسیله فشار می‌ریزد).

«١۶٣» اگر چیزی به بول پسر شیرخواری که غذاخور نشده نجس شود، چنانچه یک مرتبه آب روی آن بریزند که به تمام جاهای نجس آن برسد پاک می‌شود و شستن و فشار دادن آن لازم نیست؛ و بنابر احوط باید شیر کافر و شیر نجس و شیر غیر پسر نیز نخورده باشد؛ و احوط این است که به‌وسیله آب ریختن خود بول از بین برود یا اینکه قبلاً خشک شده باشد.

«١۶۴» اگر چیزی به غیر بول نجس شود، چنانچه بعد از برطرف کردن نجاست یک مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود، پاک می‌گردد. و نیز اگر در دفعه اولی که آب روی آن می‌ریزند نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست هم آب روی آن بیاید پاک می‌شود. و اگر با آب قلیل چیزی را می‌خواهند پاک کنند بهتر این است که دو مرتبه آن را بشویند، ولی در هرصورت لباس و مانند آن را باید فشار دهند تا غساله آن بیرون آید.

«١۶۵» اگر حصیر نجس را که با نخ بافته شده در آب کر یا جاری فرو برند، بعد از برطرف شدن عین نجاست اگر آب به همه‌جای نجس رسیده باشد، پاک می‌شود. و اگر با آب قلیل آب بکشند در هر دفعه که شسته می‌شود، بنابر احوط باید غُساله را خارج کنند.

«١۶۶» اگر ظاهر گندم، برنج، صابون و مانند اینها نجس شود، به‌وسیله آب قلیل یا فروبردن در آب کر و جاری پاک می‌شود؛ و اگر باطن آنها نجس شود، با آب قلیل ظاهر آنها پاک می‌شود، ولی باطن آنها پاک نمی‌شود، مگر اینکه در کر یا جاری به‌قدری بماند که آب به باطن آنها نفوذ کند، یعنی آب به هر جایی از باطن که یقین دارد نجاست به آنجا رسیده بود، برسد؛ و بنابر احوط باید آب مطلق به باطن آنها برود نه آب مضاف، و قبلاً آنها را برای تطهیر باطن خشک کنند.

«١۶٧» اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.

«١۶٨» اگر ظاهر برنج و گوشت یا چیزی مانند اینها نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفی بگذارند و یک مرتبه آب روی آن بریزند و خالی کنند پاک می‌شود، و ظرف آن هم پاک می‌گردد. ولی اگر بخواهند لباس یا چیزی را که فشار لازم دارد در ظرفی بگذارند و آب بکشند، باید بعد از آنکه آب روی آن می‌ریزند، آن را فشار دهند و ظرف را کج کنند، تا غساله‌ای که در آن جمع شده، بیرون بریزد.

«١۶٩» لباس نجسی را که به نیل و مانند آن رنگ شده اگر در آب کر یا جاری فرو برند و آب پیش از آنکه به‌واسطه رنگ پارچه مضاف شود، به تمام آن برسد، آن لباس پاک می‌شود، اگرچه موقع فشار دادن، آب مضاف یا رنگین از آن بیرون آید. و همچنین است در شستن با آب قلیل با سایر شرایط.

«١٧٠» اگر لباسی را در آب کر یا جاری آب بکشند و بعد مثلاً لجن در آن ببینند، چنانچه احتمال ندهند که جلوگیری از رسیدن آب کرده، آن لباس پاک است.

«١٧١» اگر بعد از آب کشیدن لباس و مانند آن، خرده گِل یا اشنان در آن دیده شود پاک است؛ ولی اگر آب نجس به باطن گل یا اشنان رسیده باشد، ظاهر گل و اشنان پاک و باطن آنها نجس است (اشنان گیاهی است که در شست‌وشو استفاده می‌شود).

«١٧٢» هر چیز نجس، تا عین نجاست را از آن برطرف نکنند، پاک نمی‌شود، ولی اگر بو یا رنگ نجاست در آن مانده باشد، اشکال ندارد، پس اگر خون را از لباس برطرف کنند و لباس را آب بکشند و رنگ خون در آن بماند پاک می‌باشد؛ اما چنانچه به‌واسطه بو یا رنگ یقین کنند یا احتمال دهند که ذره‌های نجاست در آن چیز مانده، نجس است.

«١٧٣» حنای نجس را اگر به سر یا ریش ببندند، بعد از شستن ریش و سر، رنگ آن پاک است. و آنچه از اجزای کوچک آن باقی بماند، بعد از شستن، ظاهر آنها پاک می‌شود.

«١٧۴» اگر نجاست بدن را در آب کر یا جاری برطرف کنند، بدن پاک می‌شود و بیرون آمدن و دوباره در آب رفتن لازم نیست.

«١٧۵» غذای نجسی که لای دندان‌ها مانده، اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذای نجس برسد، پاک می‌شود، در صورتی که یقین کند آب مطلق به همه جای نجس رسیده، با تعدد در آنچه تعدد در آن لازم است.

«١٧۶» اگر موی سر و صورت را با آب قلیل آب بکشند، بنابر احتیاط واجب باید فشار دهند که غساله آن جدا شود، اگرچه محتاج به تعدد شستن نباشد، در صورتی که آب در لابه‌لای موها فرو رفته باشد.

«١٧٧» اگر جایی از بدن یا لباس را با آب قلیل آب بکشند، اطراف آنجا که متصل به آن است و معمولاً موقع آب کشیدن آنجا نجس می‌شود، با پاک شدن جای نجس پاک می‌شود؛ و در صورتی که بیش از یک مرتبه باید شسته شود، آب دوم باید به تمام جاهایی که آب اول رسیده و با آن نجس شده بود، برسد؛ و همچنین است اگر چیز پاکی را پهلوی چیز نجس بگذارند و روی هر دو آب بریزند. پس اگر برای آب کشیدن یک انگشت نجس، روی همه انگشت‌ها آب بریزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاک شدن انگشت نجس، تمام انگشت‌ها پاک می‌شوند.

«١٧٨» چیز نجسی را که عین نجاست در آن نیست، اگر زیر شیری که متصل به کر است یک دفعه بشویند، پاک می‌شود؛ و نیز اگر عین نجاست در آن باشد، چنانچه عین نجاست آن، زیر شیر یا به‌وسیله دیگر برطرف شود و آبی که از آن چیز می‌ریزد، بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد، با آب شیر پاک می‌گردد. امّا اگر آبی که از آن می‌ریزد در اول زمان اتصال، بو یا رنگ یا مزه نجاست گرفته باشد، باید به‌قدری آب شیر روی آن بریزند تا در آبی که از آن جدا می‌شود بو یا رنگ یا مزه نجاست نباشد.

«١٧٩» اگر چیزی را آب بکشد و یقین کند پاک شده و بعد شک کند که عین نجاست را از آن برطرف کرده یا نه، چنانچه موقع آب کشیدن متوجه برطرف کردن عین نجاست بوده، آن چیز پاک است؛ و اگر متوجه برطرف کردن عین نجاست نبوده، بنابر احتیاط واجب باید دوباره آن را آب بکشد، مگر آنکه احتمال بدهد که بعد از علم به نجاست متوجه بوده که باید عین را برطرف نماید.

«١٨٠» زمینی که آب روی آن جاری نمی‌شود، اگر نجس شود، با آب قلیل پاک نمی‌گردد، بلکه فقط ظاهر آن پاک می‌شود. و زمینی که روی آن شن یا ریگ باشد، چون آبی که روی آن می‌ریزند از آن جدا شده و در شن و ریگ فرو می‌رود، با آب قلیل پاک می‌شود، اما زیر ریگ‌ها نجس می‌ماند.

«١٨١» زمین سنگ‌فرش و آجرفرش و زمین سختی که آب در آن فرو نمی‌رود، اگر نجس شود، با آب قلیل پاک می‌گردد، ولی برای اخراج غساله باید به‌قدری آب روی آن بریزند که جاری شود. و چنانچه آبی که روی آن ریخته‌اند از سوراخی بیرون رود همه زمین پاک می‌شود. و اگر بیرون نرود جایی که آب‌ها جمع می‌شود نجس می‌ماند، و برای پاک شدن آنجا باید گودالی حفر کنند، که آب در آن جمع شود؛ بعد آب را بیرون بیاورند و گودال را با خاک پاک پر کنند.

«١٨٢» اگر ظاهر سنگ نمک و مانند آن نجس شود، با آب کمتر از کر هم پاک می‌شود.

«١٨٣» اگر از شکر آب‌شده نجس، قند بسازند و در آب کر یا جاری بگذارند، پاک نمی‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2649 | پیوند ثابت

«١٨۴» زمین با پنج شرط، کف پا و ته کفش نجس را پاک می‌کند:

اول: آنکه زمین بنابر احوط از عین نجاست و آنچه در حکم نجاست است، پاک باشد، بنابراین زمینی که آلوده به بول شده و هنوز تطهیر نشده، پاک‌کننده نیست، هرچند خشک شده باشد.

دوم: آنکه زمین خشک باشد و رطوبتی که سرایت به جای دیگر کند نداشته باشد؛ بنابر احوط.

سوم: آنکه اگر عین نجس مثل خون و بول، یا متنجس مثل گلی که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد، به‌واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین یا به هر سبب دیگری برطرف شود.

چهارم: آنکه زمین باید خاک یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد، پس با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه، کف پا و ته کفش نجس پاک نمی‌شود.

پنجم: آنکه کف پا و ته کفش به‌واسطه راه رفتن نجس شده باشد، پس اگر به‌واسطه غیر راه رفتن نجس شده باشد، بنابر اظهر به‌واسطه راه رفتن پاک نمی‌شود.

«١٨۵» پاک شدن کف پا و ته کفش نجس، به‌واسطه راه رفتن روی آسفالت و روی زمینی که با چوب فرش شده یا هر چیزی که به آن زمین نگویند، محل اشکال است، و اظهر بقای نجاست است.

«١٨۶» بعد از برطرف شدن عین نجاست، بنابر اظهر تماس کف پا و ته کفش با زمین کافی است، اگرچه راه رفتن و مالیدن صدق ننماید. ولی برای پاک شدن کف پا و ته کفش بهتر است پانزده قدم یا بیشتر راه بروند، اگرچه به کمتر از پانزده قدم یا مالیدن پا به زمین، عین نجاست برطرف شود.

«١٨٧» لازم نیست کف پا و ته کفشِ نجس، تر باشد، بلکه اگر خشک هم باشد به‌وسیله راه رفتن پاک می‌شود.

«١٨٨» بعد از آنکه کف پا یا ته کفش نجس به راه رفتن پاک شد، مقداری از اطراف آن هم که معمولاً به گل آلوده می‌شود، پاک می‌گردد.

«١٨٩» کسی که با دست و زانو راه می‌رود، اگر دست یا زانوی او نجس شود، با راه رفتن پاک می‌گردد؛ و همچنین است ته عصا و ته پای مصنوعی و نعل چهارپایان و چرخ اتومبیل و گاری و مانند اینها بنابر اظهر.

«١٩٠» اگر بعد از راه رفتن، بو یا رنگ نجاست در کف پا یا ته کفش بماند اشکال ندارد، ولی ذرّه‌های کوچک که معلوم باشد، اشکال دارد.

«١٩١» درون کفش و مقداری از کف پا که به زمین نمی‌رسد، به‌واسطه راه رفتن پاک نمی‌شود، ولی جورابی که به جای کفش از آن استفاده می‌شود با راه رفتن پاک می‌شود، اگرچه جوراب از پوست درست نشده باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2650 | پیوند ثابت

«١٩٢» آفتاب با پنج شرط، زمین و ساختمان و چیزهایی مانند درب و پنجره که درساختمان به‌کار برده شده، و همچنین میخی را که به دیوار کوبیده‌اند پاک می‌کند:

 ١ ـ چیز نجس به‌طوری تر باشد که اگر چیز دیگری به آن برسد تر شود، پس اگر خشک باشد باید به‌وسیله‌ای آن را تر کنند تا آفتاب خشک کند.

٢ ـ اگر عین نجاست در آن چیز باشد پیش از تابیدن آفتاب آن را برطرف کنند.

٣ ـ چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند، پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشک کند، آن چیز پاک نمی‌شود، ولی اگر ابر به‌قدری نازک باشد که از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند اشکال ندارد.

۴ ـ آفتاب به‌تنهایی چیز نجس را خشک کند؛ پس اگر مثلاً چیز نجس به‌واسطه باد و آفتاب خشک شود، پاک نمی‌گردد. ولی اگر باد به‌قدری کم باشد که نگویند به خشک شدن چیز نجس کمک کرده، اشکال ندارد.

۵ ـ آفتاب مقداری از زمین و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته، یک مرتبه با هم خشک کند. پس اگر یک بار بر زمین و ساختمان نجس بتابد و روی آن را خشک کند و دفعه دیگر زیر یا درون آن را خشک نماید، فقط روی آن پاک می‌شود و زیر و درون آن نجس می‌ماند.

«١٩٣» منقولاتی که در اصل از زمین بوده، ولی به صورتی درآمده که در حال حاضر به آن «زمین» نمی‌گویند، مثل کوزه و تسبیح و مُهر، به آفتاب پاک نمی‌شود؛ و آنچه در حال حاضر از زمین شمرده می‌شود، مانند: پاره سنگ و امثال آن، با آفتاب پاک می‌شود، هرچند منقول (قابل نقل و انتقال) باشد.

«١٩۴» آفتاب، درخت و گیاه و حصیر نجس را پاک می‌کند.

«١٩۵» اگر آفتاب به زمین نجس بتابد، بعد انسان شک کند که زمین موقع تابیدن آفتاب تر بوده یا نه، و یا شک کند که تری آن به‌واسطه آفتاب خشک شده یا نه، و یا شک کند که پیش از تابش آفتاب، عین نجاست از آن برطرف شده یا نه، آن زمین نجس است. مگر اینکه از قبیل شک در تطهیراتی باشد که زمان آن گذشته و در زمان تطهیر شک نکرده است، یا شک کند که چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه، که در این صورت پاک است.

«١٩۶» اگر آفتاب به یک طرف دیوار نجس بتابد، طرفی که آفتاب به آن نتابیده پاک نمی‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2651 | پیوند ثابت

«١٩٧» اگر چیز نجس استحاله شود، یعنی جنس آن به‌طوری عوض شود که به‌صورت چیز پاکی درآید، پاک می‌شود، مثل آنکه چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد، یا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود؛ ولی اگر جنس آن عوض نشود، مثل آنکه گندم نجس را آرد کنند و یا آرد نجس را نان بپزند، پاک نمی‌شود.

«١٩٨» بخار و دود و شعله‌ای که از چیز نجس یا متنجس برمی‌خیزد پاک است، ولی اگر بخار به‌صورت عرق و مایع درآید، چه از نجس باشد و چه از متنجّس، نجس است؛ و نیز بنابر احتیاط واجب باید از ذرّات چربی و روغنی که از دود نجس و متنجس حاصل می‌شود و بر سطوح مجاور آن می‌نشیند اجتناب شود.

«١٩٩» کوزه گِلی و مانند آن، که از گل نجس ساخته شده نجس است. و بنابر احتیاط واجب باید از زغالی که از چوب نجس درست شده اجتناب نمایند.

«٢٠٠» چیز نجسی که معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است.

«٢٠١» اگر شراب به خودی خود یا به‌واسطه آنکه چیزی مثل سرکه و نمک در آن ریخته‌اند سرکه شود، پاک می‌گردد، در صورتی که شراب با چیز نجس دیگری مخلوط نشده باشد. و این از مطهّریّت انقلاب است.

«٢٠٢» سرکه‌ای که از انگور و کشمش وخرمای نجس درست کنند نجس است. و در طهارت آن بعد از انقلاب به شراب و انقلاب شراب به سرکه، تأمل است.

«٢٠٣» اگر پوشال ریز انگور یا خرما با آنها باشد و سرکه بریزند اشکال ندارد. و نیز اگر پیش از آنکه خرما و کشمش و انگور سرکه شود خیار و بادمجان و مانند اینها در آن بریزند، بنابر اظهر اشکال ندارد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2654 | پیوند ثابت

«٢٠۴» آب انگوری که جوش آمده پیش از آنکه دو سوم آن به‌واسطه جوشیدن کم شود و یک سوم آن باقی بماند، بنابر اقوی و احوط نجس است؛ و بنابر اظهر و احوط فرقی نیست در اینکه به‌وسیله آتش جوش بیاید یا به‌وسیله دیگر، ولی همین که دو سوم آن کم شد یا مبدّل به سرکه گردید، پاک می‌شود.

«٢٠۵» اگر مثلاً در یک خوشه غوره، یک دانه یا دو دانه انگور باشد، چنانچه به آبی که از آن خوشه گرفته می‌شود، آبغوره بگویند و اثری از شیرینیِ دانه انگور در آن نباشد و بجوشد، پاک و خوردن آن حلال است.

«٢٠۶» چیزی که معلوم نیست غوره است یا انگور، اگر جوش بیاید نجس نمی‌شود. و نیز اگر شک در جوشیدن آب انگور داشته باشیم، پاک و خوردن آن حلال است. اما اگر یقین به جوشیدن آب انگور پیدا شد، باید یقین به کم شدن دو سوم آن یا سرکه شدن آن پیدا کنیم تا پاک و حلال شود.

«٢٠٧» هرگاه انگور را در میان تیزاب بگذارند که سبزه شود، در صورتی که علم به جوشیدن حاصل نشود، پاک است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2655 | پیوند ثابت

«٢٠٨» اگر خون بدن انسان یا خون حیوانی که خون جهنده دارد به بدن حیوانی که خون جهنده ندارد برود و خون آن حیوان حساب شود، پاک می‌گردد و این را انتقال گویند؛ پس خونی که زالو از انسان می‌مکد چون خون زالو به آن گفته نمی‌شود و می‌گویند خون انسان است، تا وقتی که چنین است نجس می‌باشد.

«٢٠٩» اگر کسی پشه‌ای را که به بدنش نشسته بکُشد، و نداند خونی که از پشه بیرون آمده از او مکیده یا از خود پشه می‌باشد، پاک است؛ و همچنین است اگر بداند از او مکیده، ولی جزو بدن پشه حساب شود. اما اگر فاصله بین مکیدن خون و کشتن پشه به‌قدری کم باشد که بگویند خون انسان است، یا معلوم نباشد که به آن خون پشه می‌گویند یا خون انسان، نجس می‌باشد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2656 | پیوند ثابت

«٢١٠» اگر کافر شهادتین بگوید، یعنی «أَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه و أَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه» یا معنای این دو جمله را به زبان دیگری بگوید مسلمان می‌شود، و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است. و اگر موقع مسلمان شدن، عین نجاست به بدن او باشد، باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد. ولی اگر پیش از مسلمان شدن، عین نجاست برطرف شده باشد، لازم نیست جای آن را آب بکشد.

«٢١١» اگر موقعی که کافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد، آن لباس نجس است، ولی اگر در بدن او باشد، بنابر اظهر پاک می‌شود.

 «٢١٢» اگر کافر شهادتین بگوید، و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است، ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده نجس بودن او خالی از وجه نیست.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2657 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها