صفحه اصلی

در حال بارگیری...
در مجموع « 6129 » مورد یافت شد.

فروش طلا به طلا و نقره به نقره

«١۶۵٢» اگر طلا را به طلا یا نقره را به نقره بفروشد، سکه‌دار باشند یا بی‌سکه، در صورتی که وزن یکی از آنها زیادتر از دیگری باشد، معامله حرام و باطل است. «١۶۵٣» اگر طلا را به نقره یا نقره را به طلا بفروشد، معامله صحیح است، و لازم نیست وزن آنها مساوی باشد....

شرایط فروشنده و خریدار

برای فروشنده و خریدار شش شرط است: ١ـ بالغ باشند؛ ۲ـ عاقل باشند؛ ۳ـ حاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان منع نکرده باشد؛ ۴ـ قصد خرید و فروش داشته باشند؛ پس اگر مثلاً به شوخی بگوید: مال خود را فروختم، معامله باطل است؛ ۵ـ کسی آنها را مجبور نکرده باشد؛ ۶ـ جنس و عوضی را که می‌دهند مالک باشند، یا مثل پدر ...

شرایط جنس و عوض

«١۶۶٣» جنسی که می‌فروشند و چیزی که عوض آن می‌گیرند پنج شرط دارد: ١ـ مقدار آن با وزن یا پیمانه یا عدد و مانند اینها معلوم باشد.؛ ٢ـ بتواند آن را تحویل دهد، بنابراین فروختن اسبی که فرار کرده است، صحیح نیست؛ ٣ـ خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و به‌واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می‌کند، معین نماید؛...

صیغه خرید و فروش

«١۶۶٨» در خرید و فروش لازم نیست صیغه عربی بخوانند، مثلاً اگر فروشنده به فارسی بگوید: این مال را در عوض این پول فروختم، و مشتری بگوید: قبول کردم، معامله صحیح است. و بنابر اظهر لازم نیست ایجاب بر قبول مقدم باشد (مقصود از ایجاب، کلام فروشنده و مقصود از قبول، کلام خریدار است). و احتیاط مستحب آن است که ب...

موارد فسخ معامله

حقّ به‌هم زدن معامله را «خیار» گویند و خریدار و فروشنده در یازده صورت، می‌توانند معامله را به‌هم بزنند: ١ـ آنکه از مجلس معامله متفرق نشده باشند و این خیار را «خیار مجلس» گویند؛ ٢ـ آنکه مغبون شده باشند (خیار غَبن)؛ ٣ـ در معامله قرارداد کنند که تا مدت معینی هر دو یا یکی از آنان بتواند معامله را به‌هم ...

شـرکـت

«١۶٨٠» اگر دو نفر بخواهند با یکدیگر شریک شوند، چنانچه هر کدام مقداری از مال خود را با مال دیگری، طوری مخلوط کند که از یکدیگر تشخیص داده نشود و به عربی یا به زبان دیگر صیغه شرکت را بخوانند، یا کاری کنند که معلوم باشد می‌خواهند با یکدیگر شریک باشند، شرکت آنان صحیح است. «١۶٨١» مورد شرکت یا عین است، یا ...

مضـاربـه

مضاربه عبارت است از عقد خاصی بین دو نفر بدین صورت که سرمایه از یک طرف معین و کار از دیگری باشد و سود بین آن دو به نسبتی که قرار می‌گذارند تقسیم گردد. در مضاربه باید طرفین بالغ، عاقل و مختار باشند، و مالک شرعاً محجور (یعنی ممنوع‌التصرف در مال) نباشد....

صُلـح

صلح آن است که انسان با دیگری توافق کند که مقداری از مال یا منفعت مال خود را ملک او کند، یا از طلب یا حق خود بگذرد که او هم در عوض، مقداری از مال یا منفعت مال خود را به او واگذار نماید یا از طلب یا حقی که دارد بگذرد....

اجـاره

«١٧١٩» اجاره‌دهنده و کسی که چیزی را اجاره می‌کند باید مکلف و عاقل باشند و به اختیار خودشان اجاره را انجام دهند، و نیز باید در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفیه چون حق ندارد در مال خود تصرف کند، اگر چیزی را اجاره کند یا اجاره دهد صحیح نیست. ولی بنابر اظهر اگر طفل ممیز با اجازه ولی، چیزی را اجاره د...

شرایط مال مورد اجاره

مالی را که اجاره می‌دهند چند شرط دارد: ١ـ معین باشد، پس اگر بگوید، یکی از خانه‌های خود را اجاره دادم درست نیست؛ ٢ـ مستأجر آن را ببیند، یا کسی که آن را اجاره می‌دهد طوری خصوصیات آن را بگوید که کاملاً معلوم باشد. و اگر بعضی خصوصیات طوری است که در این قبیل اجاره‌ها متعارف و عادی است، لازم به گفتن نیست ...

شرایط استفاده از مال مورد اجاره

«١٧٣٢» استفاده‌ای که مال را برای آن اجاره می‌دهند، سه شرط دارد: ١ـ حلال باشد، بنابراین اجاره دادن دکان برای شراب‌فروشی یا نگهداری شراب، یا کرایه دادن حیوان برای حمل و نقل شراب، باطل است؛...

مسائل متفرقه اجاره

«١٧٣٧» چیزی که مستأجر به‌عنوان مال‌الاجاره می‌دهد باید معلوم باشد، پس اگر از چیزهایی است که مثل گندم با وزن معامله می‌کنند، باید وزن آن معلوم باشد و اگر از چیزهایی است که مثل گردو، به‌صورت عددی معامله می‌کنند باید تعداد آن معین باشد و اگر مثل اسب و گوسفند است که با مشاهده آنها را می‌خرند، باید اجاره...

جُعـاله

جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام می‌دهند مال معینی بدهد؛ مثلاً بگوید: «هر کسی گمشده مرا پیدا کند، ده تومان به او می‌دهم»، و به کسی که این قرار را می‌گذارد «جاعِل» و به کسی که کار را انجام می‌دهد «عامل» گویند و فرق بین جعاله و اجیر کردن دیگری برای کار، این است که در اج...

مُـزارعه

مزارعه معامله‌ای است بین مالک و زارع، بدین صورت که مالک زمین را در اختیار زارع می‌گذارد تا زراعت کند و در عوض مقداری از حاصل آن را زارع به مالک بدهد. «١٧۶۶» مزارعه چند شرط دارد: ١ـ مالک به زارع بگوید: «زمین را به تو واگذار کردم» و زارع هم بگوید: «قبول کردم» یا بدون اینکه حرفی بزنند مالک، زمین را برا...

مُسـاقات

واگذاری مقداری از محصولات درختان میوه از طرف مالک آنها یا کسی که اختیار درختان در دست اوست در مقابل آبیاری، باغبانی و مراقبت درختان در مدتی معین را مساقات گویند. «١٧٧٧» معامله مساقات در درخت‌هایی مثل درخت حنا که از برگ آن استفاده می‌کنند، یا درختی که از گُل آن استفاده می‌کنند، اشکال ندارد....

احکام محجور

بچه‌ای که بالغ نشده، شرعاً نمی‌تواند در مال خود تصرف کند و نشانه بالغ شدن یکی از سه چیز است؛ بنابراین هر یک از این سه نشانه به‌تنهایی علامت بلوغ و رسیدن به حد تکلیف شرعی است: ١ـ روییدن موی درشت در زیر شکم بالای عورت؛ ۲ـ بیرون آمدن منی، در خواب یا بیداری با اختیار یا بی‌اختیار؛ ۳ـ تمام شدن پانزده سال...

وکـالت

وکالت آن است که انسان کاری را که می‌تواند در آن دخالت کند، به دیگری واگذار نماید تا از طرف او انجام دهد؛ مثلاً کسی را وکیل کند که خانه او را بفروشد یا زنی را برای او عقد نماید؛ پس شخص سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می‌کند، نمی‌تواند برای فروش مال خودش، کسی را وکیل نماید. «١٧٩۶» در وکالت ل...

قـرض

قرض دادن از کارهای مستحبی است که در قرآن و روایات به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت شده: «هرکس به برادر مسلمان خود قرض بدهد، مال او زیاد می‌شود و ملائکه بر او رحمت می‌فرستند، و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به‌سرعت از صراط می‌گذرد و کسی که برادر مسلمانش از ...

رهـن

رهن آن است که بدهکار، مقداری از مال خود را نزد طلبکار گرو بگذارد که اگر طلب او را ندهد، طلبش را از آن مال به‌دست آورد. «١٨٢٢» در رهن بنابر اقرب، لازم نیست صیغه بخوانند و همین‌قدر که بدهکار مال خود را به قصد گرو، به طلبکار بدهد و طلبکار هم به همین قصد بگیرد، رهن صحیح است....

وَدیعه (امانت)

اگر انسان مال خود را به کسی بدهد و بگوید نزد تو امانت باشد، و او هم قبول کند، یا بدون اینکه حرفی بزنند صاحب مال بفهماند که مال را برای نگهداری به او می‌دهد و او هم به قصد نگهداری کردن بگیرد، باید به احکام ودیعه و امانت‌داری که بعداً گفته می‌شود عمل نماید. «١٨٣۵» امانت‌دار و امانت‌گذار، باید هر دو با...

عـارِیَه

عاریه آن است که انسان مال خود را به دیگری بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چیزی هم از او نگیرد. «١٨۵٩» در عاریه، استفاده‌هایی جایز است که عادتاً و به‌حسب زمان و مکان مناسب آن چیز باشد و استفاده‌هایی غیر از منافع ظاهره آن جایز نیست، مگر اینکه بداند یا قرینه باشد که می‌تواند از همه منافع آن استفاده...

ازدواج

عقد نکاح یا ازدواج عقدی است که به‌وسیله آن زن به مرد حلال می‌شود و آن بر دو قسم است: ١ـ عقد دائم؛ و آن عبارت است از ازدواجی که مدت در آن معین نشود و زنی را که به این صورت عقد می‌کنند «دائمه» گویند. ٢ـ عقد غیردائم؛ و آن عبارت است از ازدواجی که مدت در آن معین شود و زنی را که به این صورت عقد کنند «متعه...

احکام عقد

«١٨٧٩» در زناشویی دائم یا غیر دائم، باید صیغه عقد خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست، و صیغه را یا خود زن و مرد می‌خوانند، یا دیگری را وکیل می‌کنند که از طرف آنان بخواند. «١٨٨٠» وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم می‌تواند برای خواندن صیغه از طرف دیگری وکیل شود....

صیغه عقد دائم

«١٨٨٢» اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصِّدَاقِ الْمَعْلُوم»؛ یعنی: «خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده»، و پس از آن مرد بلافاصله بگوید: «قَبِلْتُ التَّزوِیجْ»، یعنی: «ازدواج را قبول کردم»، عقد صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آن...

صیغه عقد موقت

«١٨٨٣» اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آنکه مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ المَعْلُوم»، و سپس مرد بلافاصله بگوید: «قَبِلْتُ»، صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید...

شرایط عقد

«١٨٨۴» بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط می‌داند که صیغه عقد، به این لفظ جاری می‌شود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمه‌اش را بخواند، و اکتفا کردن او به عرب...

موارد فسخ عقد

«١٨٩٣» اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن یکی از این هفت عیب را دارد، می‌تواند عقد را به‌هم بزند: ١ـ دیوانگی؛ ٢ـ بیماری خوره؛ ٣ـ بیماری برص؛ ۴ـ کوری؛  ۵ـ شَل بودن، به‌طوری‌که معلوم باشد؛ ۶ـ اِفضا شده باشد؛ یعنی مجرای بول و حیض یا مجرای حیض و غائط او یکی شده باشد، ولی اگر مجرای حیض و غائط او یکی شده باشد...

احکام عقد دائم

«١٨٩٧» زنی که عقد دائم شده، نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود، و باید خود را برای هر لذتی که او می‌خواهد تسلیم نماید و بدون عذر شرعی از نزدیکی کردن او جلوگیری نکند، و اگر در این امور از شوهر اطاعت کند، تهیه غذا، لباس، منزل و لوازم دیگری که در کتب فقهی ذکر شده بر شوهر واجب است، و اگر تهیه نکند،...

متعه (یا صیغه)

«١٩٠٢» صیغه کردن زن، اگرچه برای لذت بردن نیز نباشد، صحیح است. «١٩٠٣» زنی که صیغه می‌شود اگر در عقد شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند، عقد و شرط او صحیح است و شوهر فقط می‌تواند، لذت‌های دیگر از او ببرد، ولی اگر بعداً به نزدیکی راضی شود، شوهر می‌تواند با او نزدیکی نماید....

ازدواج‌های حرام

«١٩٠۵» ازدواج با زن‌هایی که به انسان مَحرَم هستند، مثل مادر و خواهر و مادر زن، حرام است. «١٩٠۶» اگر کسی زنی را برای خود عقد نماید، اگرچه با او نزدیکی نکند، مادر و مادرِ مادر آن زن و مادر پدر او، هرچه بالا روند به آن مرد مَحرَم می‌شوند....

احکام نگاه کردن

«١٩٣١» نگاه کردن مرد به بدن زنان نامحرم و همچنین نگاه کردن به موی آنان چه با قصد لذت و چه بدون آن، حرام است. و نگاه کردن به صورت و دست‌های آنها اگر به قصد لذت باشد، حرام است، و امّا بدون قصد لذت، نگاه به آنها بنابر اظهر جایز است. «١٩٣٢» بنابر احتیاط واجب نگاه کردن مرد به بدن و موی دختری که نُه سالش ...

مسائل متفرقه ازدواج

«١٩۴۵» اگر مرد در عقد شرط کند که زن باکره باشد و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده، بنابراظهر، می‌تواند عقد را به‌هم بزند، ولی اگر به گمان باکره بودن با زنی ازدواج کرد و بعداً معلوم شود که باکره نیست، اختیار فسخ ندارد، مگر در صورتی که تَدلیسی در کار باشد....

احکام شیر دادن

«١٩۵۵» اگر زن بچه‌ای را با شرایطی که بعداً گفته خواهد شد شیر دهد، آن بچه به‌واسطه شیر خوردن به افراد ذیل مَحرَم می‌شود: ١ـ خود زن، و او را مادر رضاعی می‌گویند؛ ٢ـ شوهر زن که شیر مال اوست، و او را پدر رضاعی می‌گویند؛ ٣ـ پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند؛...

شرایط شیر دادن

«١٩۶۵» شیر دادنی که موجب محرم شدن است، هشت شرط دارد: ١ـ بچه، شیر زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنی که مرده است شیر بخورد، بچه به کسی محرم نمی‌شود؛ ٢ـ شیر آن زن از حرام نباشد، پس اگر شیر بچه‌ای را که از زنا به‌دنیا آمده به بچه دیگر بدهند، به‌واسطه آن شیر، بچه به کسی محرم نمی‌شود؛ ٣ـ بچه، شیر را ا...

مسائل متفرقه شیر دادن

«١٩٧٨» اگر مرد پیش از آنکه زنی را برای خود عقد کند، بگوید به‌واسطه شیر خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید، شیر مادر او را خورده‌ام نمی‌تواند با آن زن ازدواج کند، و اگر بعد از عقد بگوید، و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است، پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد، ولی...

احکام اولاد، حضانت و نفقه

«١٩٨٢» فرزندی که از زن متولد می‌شود ملحق به شوهر می‌شود، به‌شرط آنکه بین نزدیکی و زایمان، حداقل شش ماه هلالی که کمترین مدّت حمل است، فاصله شده باشد، و نیز بیشتر از نُه ماه فاصله نشود، اگرچه رعایت احتیاط متناسب با یک سال است. «١٩٨٣» اگر زن شوهردار زنا کند، در صورتی که امکان داشته باشد، بچه متولد از ا...

طـلاق

مرد با شرایط ذیل می‌تواند زن خود را طلاق دهد: ١ـ بالغ باشد؛ ٢ـ عاقل باشد؛ ٣ـ مجبور نباشد؛ ۴ـ قصد طلاق داشته باشد؛ پس اگر صیغه طلاق را به شوخی بگوید، طلاق صحیح نیست. «١٩٩٠» طلاق دادن بچه ممیزی که ده سال او تمام شده بنابر اظهر صحیح است، ولی خلاف احتیاط می‌باشد و بهتر است او طلاق ندهد....

عدّه وفات

«٢٠١١» زنی که شوهرش مرده باید تا چهار ماه و ده روز عدّه نگاه دارد؛ یعنی از شوهر کردن خودداری نماید اگرچه یائسه یا صیغه یا نُه سالش تمام نشده باشد، یا شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد، و اگر آبستن باشد، باید تا موقع زاییدن عدّه نگاه دارد، ولی اگر قبل از چهار ماه و ده روز بچه‌اش به‌دنیا آید، باید تا چهار...

طلاق بائن و رجعی

«٢٠١٧» طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند؛ یعنی بدون عقد او را به همسری قبول نماید، و آن بر پنج قسم است: ١ـ طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد؛ ۲ـ طلاق زنی که یائسه باشد؛ ۳ـ طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد؛ ۴ـ طلاق زنی که او را سه دفعه طلاق داده‌اند...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها