صفحه اصلی

در حال بارگیری...
بیانات

ماجرای شهادت آقازاده آخوند خراسانی رحمه‌اللّه

به خدا پناه می‌بریم! انسان نباید هیچ‌گاه از عاقبت خود خاطر جمع باشد. هنگامی که برای بار دوم آقازاده مرحوم آخوند خراسانی را در زمان رضاشاه پهلوی به زندان بردند، به او فهماندند که اگر کشف حجاب را امضا کنید، شما را نجات می‌دهیم ـ و اگر امضا می‌کرد نجاتش می‌دادند ـ ولی ایشان گفت: گناهانم نزد خدا زیاد است، چه بهتر که در همین راه به شهادت برسم. و شاه او را کشت، چه کشتنی! با اینکه در آن زمان در خراسان مانند شاهِ خراسان بود. وقتی یکی از مقام‌های دولتی به او جسارتی کرده بود، مردم می‌خواستند او را بکشند، خودش نزد آقا آمد و از ترس مردم به ایشان پناهنده شد. همین آقا کارش به جایی رسید که در بازار و در ملأ عام او را با پیراهن بلند، بدون عمامه و عبا و شاید با پای برهنه در میان مردم از شهربانی به دادگستری بردند!

«أَلْمُلْک عَقیمٌ؛ سلطنت نازاست [و به انسان وفا نمی‌کند]». خدا این‌گونه بلاها را برای اهل ایمان قسمت نکند، و اگر قسمت کرد، تزلزل قلبی از دین و ایمان را قسمت نکند، وگرنه اشدّ از این بلاها را هم بر سر اهل ایمان و ولا آورده‌اند!

در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۳۲

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها