«١٩٧٨» اگر مرد پیش از آنکه زنی را برای خود عقد کند، بگوید بهواسطه شیر خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید، شیر مادر او را خوردهام نمیتواند با آن زن ازدواج کند، و اگر بعد از عقد بگوید، و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است، پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد، ولی در وقت نزدیکی کردن، زن بداند که بر آن مرد حرام است، مهر ندارد، و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهر او را مطابق زنهایی که مثل او هستند، بدهد.
«١٩٧٩» اگر زن پیش از عقد بگوید بهواسطه شیر خوردن بر مردی حرام شده، نمیتواند با آن مرد ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید، مثل صورتی است که مرد بعد از عقد بگوید که زن بر او حرام است و حکم آن در مسئله قبل گفته شد.
«١٩٨٠» شیر دادنی که موجب محرم شدن است به دو چیز ثابت میشود:
١ـ خبر دادن عدّهای که انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند.
٢ـ شهادت دو مرد عادل یا چهار زن که عادل باشند، ولی باید شرایط شیر دادن را هم بگویند مثلاً بگویند، ما دیدهایم که فلان بچه بیستوچهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده و چیز دیگری در این مدّت نخورده، و همچنین سایر شرطها را که قبلاً گفته شد شرح دهند، ولی اگر معلوم باشد که شرایط را میدانند و در مورد این شرایط، همعقیده هستند و همچنین با مرد و زنی که همشیر بودهاند در اعتقاد به محرمیت موافق باشند لازم نیست شرایط را شرح دهند، و اگر کمتر از این تعداد شهادت دهند، در قبول کردن حرف آنها تأمل است، اگرچه موافق احتیاط است.
«١٩٨١» اگر شک کنند بچه به مقداری که علت محرم شدن است و با سایر شرایط شیر خورده یا نه، بچه به کسی محرم نمیشود، و همچنین است اگر گمان داشته باشند، ولی گمان به حد اطمینان نرسد.