پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم چون بر کسی وارد می شد، دوست نمی داشت که برای او بپاخیزند و در جمع یاران خود چنان می نشست که هرگاه نا آشنایی وارد می شد، او را نمی شناخت. بر مرکب که سوار میشد، پیاده ای را که در راه می دید، پشت سر خود سوار میکرد؛ به مجلسی که وارد می شد، هرجا خالی بود مینشست. او گاهی پیاده و گاهی با سر و پای برهنه راه می رفته[است]. او خود فرموده است: در زندگی ما پیامبران و امنای پروردگار و پرهیزگاران تكلف نیست.
نردبان سعادت، ص ۲۹۷ (تلخیص و تحریر کتاب معراجالسعادة)