مجالست با انبیاء و اولیاء، مرافقت[و دوستی] با ملائکه است، همهاش معنویات است. و ما هم نمیتوانیم عذر بیاوریم که آنها [در میان ما] نیستند که ما با آنها مجالست بکنیم؟ [چراکه] آثار قطعیهی آنها [مثل] قرآن که بهمنزلهی ملاقات خودشان است [در بین ما هست]. مجالست با قرآن، مجالست با خود حضرت رسول صلیاللهعلیه وآلهوسلم است. همچنین آثار اوصیاء – مانند صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه – مثل این است که با خودشان داریم مکالمه و صحبت میکنیم و داریم گوش میدهیم که اصلاً چه میفرمایند.
چه بسا یک زمانی هم در همین آلات، اختراعات و اکتشافات بشود ـ نمیدانم الآن شده است یا نه؟ـ از فضا اصوات متکلمین و صاحبان اصوات را بشود جمع کرد.
مجالست با قرآن، مجالست با خود حضرت رسول صلیاللهعلیه وآلهوسلم است.
همچنین آثار اوصیاء– مانند صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه– مثل این است که با خودشان داریم مکالمه و صحبت میکنیم و داریم گوش میدهیم که اصلاً چه میفرمایند.
مثلاً صوت داودی را بتوانند از توی فضا دربیاورند، این ممکن است و نمی توانیم بگوییم نیست و نمی توانیم بگوییم محال است. [اصوات] یک رشتههایی و دستگاههایی در فضا دارد، نمیشود بگوییم مستهلک مطلق میشود. این میزانی دارد.
ممکن است یکی از محامل «كَرَّرْتُها حَتّى سَمِعْتُها مِنْ قائِلِها؛[۱] تكرار نمودم تا اينكه آن را از گويندهاش [حضرت حق] شنيدم.» همینجور باشد. یک صوتی بود خلق میشد دیگر، همان صدایی که در اول نزول وحی که خلق میشد و آن صدا را حضرت [پیامبر صلیاللهعلیه وآلهوسلم] استماع میکرد و القا میکرد، یک صدایی بود اما غیر از او نمیشنید، همان صدا ممکن است پیش اهلش و برای اهلش شنیده شود.
بیانات در درس خارج اصول، جلسه ۴۰٧، ۴ اردیبهشت ١٣٧۴
١. مشابه: مستدرك الوسائل، ج ۴، ص ١٠۶؛ بحارالانوار، ج ۴٧، ص ۵٨؛ ج ٨١، ص ٢۴٧.