مرحوم آخوند فاضل اردکانی خیلی با دست بوسیدن مخالف بود، سیدی آمد و به ایشان گفت: شخصی سفارش کرده که از جانب او دستتان را ببوسم، ایشان هم به او و هم به واسطه بد گفت و سخت ناراحت شد بعد که غضبش فرو نشست، گفت: «خدایا، اولاد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را ناراحت کردم، دلش را آزردم.» سپس دستش را دراز کرد و گفت: «فلان فلان شده، بیا ببوس، فلان فلان شده، دست کسی را که معصیت نکرده١ باید بوسید». اگر فحاشیهای ایشان که به جا واقع میشد و بالاتر از موعظه بود گردآوری میشد، یک کتابِ کرامت و اخلاق بود.