ما وقتی این گونه کرامتها را میبینیم، با خود میگوییم ایکاش ما هم میتوانستیم انجام دهیم؛ و حال اینکه چنین کرامتها کجا و امکان معرفت و خداشناسی که خدا به ما داده است کجا؟! چنانکه درباره اصحاب کهف میفرماید: «وَ رَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُواْ فَقَالُواْ رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَاْ مِن دُونِهِ إِلَـهًا...؛ و دلهای آنان را استوار داشتیم، آنگاه که برخاستند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است و هرگز معبودی جز او را نمیپرستیم».١
و درباره مادر حضرت موسی علیهالسلام میفرماید: «لَوْلا أَن ربَطْنَا عَلَی قَلْبِهَا لِتَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ اگر دل او را استوار نمیداشتیم، تا از مؤمنان باشد…».٢ و درباره حضرت یوسف علیهالسلام میفرماید: «لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ؛ اگر برهان پروردگارش را مشاهده نمینمود…».٣
اینها کجا، و شرق و غرب عالم را در لحظهای طی کردن کجا!