در زمان محمدرضا شاه پهلوی، نخستوزیر به یکی از رؤسا گفت که به یک اطاق که نمایندۀ یکی از دولتهای غرب در آن بود، برود و به او گفت: هرچه او میگوید، گوش کن!
آن آقای غربی هم پروندۀ تمام جنایتهایی را که آن شخص در مملکت کرده بود، به او نشان داده بود، که بر اساس آن حکم اعدامش مسلّم بود؛ سپس به او گفته بود: آیا قبول میکنی در دستگاه ما رئیس سازمان بشوی و هرچه گفتیم قبول کنی، یا نه؟
این وضع دنیای اینگونه افراد است که آخرتشان را دادهاند تا دنیا داشته باشند! که خَسِرَ الدُّنیا و الْآخِرَة میگردند، و خسران و زیان دنیا و آخرت نصیبشان میگردد.