بنابر قولی، مؤلف کتاب دعائمالاسلام، خود خلیفه «معزبالله» است؛ لذا لازم نمیدیده اسناد روایات را ذکر نماید، و روایت را «أَباٌ عَنْ جدّ» نقل کرده است. بنابر قولی مؤلف آن، قاضی نعمان است. مرحوم نوری (صاحب مستدرکالوسائل) میفرماید: قاضی نعمان، مالکی مذهب بوده، بعد اسماعیلی شده است، ولی در اسماعیلیه و یا امامیه بودن او اختلاف نظر وجود دارد. قرینه اسماعیلی بودن او، این است که در همین کتاب دعائم، بعد از نام خلیفه زمان خود و یا قبل از آن، لفظ «صَلیاللهُعَلَیهِ» میگذارد. البته باز معلوم نیست برای تقیه چنین میکرده و یا خیر. تعجب اینکه این کتاب در زمان رواج حدیث و تحدث، بدون سند نوشته شده است. اگر مُسنَد بود، از اعز کتب شیعه محسوب میشد و نظیر کتاب کافی بود؛ بلکه صدق یکایک روایت آن مظنون است، مگر مواردی که به دلیل معتبر، خلاف اعتبار روایتی از آن ثابت شود. مؤلف آن نوشته است: میخواهیم روایاتی را نقل کنیم که راویان آن، نظیر نَوفلی و سَکوُنی صادق باشند. همچنین در اول آن آمده است: خیلی به گمراهی رفتند کسانی که از اهلبیت علیهمالسلام کناره گرفتند. و نیز آمده است: «در مواقع اختلاف، به روایات صحیحه باید قضاوت کرد».