در خلوتمان با خدا، تضرّعاتمان، توبهمان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً [در] دعای شریف «عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ»۱ اینها را بخوانیم [و] از خدا بخواهیم برساند صاحب کار [حضرت ولیعصر علیهالسلام] را. با او باشیم. از رضای او دور نرویم. او میبیند، او میداند؛ او حرفهایی که ما به همدیگر میزنیم را جلوتر [میداند]؛ «عَيْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ وَ أُذُنَهُ الْوَاعِيَةَ»۲ [است]. او جلوتر از ما، حرف همدیگر را میشنود.
[خداوند] قادر است، ناظر است، علیم است، حکیم است. تا با او نسازیم، کارمان درست نمیشود. حالا چه کار کنیم؟ خودمان از خودمان بترسیم؛ فضلاً۳ از دیگران. چرا؟ به جهت اینکه ما چه میدانیم فردا چه به ما میگویند که ـ در مقابل این عمل شما و این راهی که دارید میروید، نرو از این راه ـ چه کار میکنیم با شما!؟
باید خودمان از خودمان در حفاظ باشیم؛ خوب و بهقاعده۴ ملتفت [و متوجه] باشیم که از [طرف] خودمان اغوا نشویم، از خودمان تهدید نشویم، از خودمان تطمیع نشویم! وقتی که همۀ این مطالب احراز شد، بین خودمان و خدا در خلوتها، از تضرعات و از انابه و از توبه و از طلب توفیق به توبه دست برنداریم.
از خدا میخواهیم بهتوسط انبیا و اوصیائش و وصی حاضرش [امام زمان علیهالسلام] که در پیش عارفین حاضر است، که ما را منحرف نکند از خدایی بودن و از خداییها و از وسائط امداد خدا. [و] ما را منحرف نکند و بصیر و بینا بکند [که] خودشناس باشیم، خودی ها را بشناسیم [و] خدایی ها را بشناسیم [که در اینصورت] خلاف اینها هم شناخته میشوند.