«۳۱۹» هر گاه کسی مُحرم شود، چیزهایی بر او حرام میشود که «محرّمات احرام» نامیده میشوند و باید از آنها اجتناب نماید.
«۳۲۰» محرّمات احرام بر چند گونه است:
الف. محرّماتی که بر همه اعم از زن و مرد حرام است.
ب. محرّماتی که فقط بر مردان حرام است.
ج. محرّماتی که فقط بر زنان حرام است.
«۳۲۱» مجموع محرمات ذکر شده، عبارتند از:
۱. شکار حیوان صحرایی
۲. امور زناشویی
۳. استمناء
۴. عقد نکاح و شهادت بر آن
۵. استعمال بوی خوش
۶. پوشیدن لباس دوخته بر مردان
۷. سرمه کشیدن
۸. نگاه در آینه
۹. پوشیدن چکمه و جوراب بر مردان
۱۰. دروغ و دشنام
۱۱. قسم خوردن به لفظ جلاله «اللَّه»
۱۲. کشتن و انداختن جانوران بدن
۱۳. زینت نمودن
۱۴. مالیدن روغن به بدن
۱۵. جدا نمودن مو از بدن
۱۶. پوشانیدن سر بر مردان
۱۷. پوشاندن صورت بر زنان
۱۸. زیر سایه رفتن برای مردان
۱۹. بیرون آوردن خون از بدن
۲۰. ناخن گرفتن
۲۱. برداشتن سلاح
۲۲. کندن درخت و گیاه حرم
«۳۲۲» تذکر: بعضی از محرمات مانند صید و کندن درخت و گیاه بر همه افرادی که در محدوده حرم باشند چه مُحرم باشند و چه مُحرم نباشند، حرام است.
«۳۲۳» ۱. اگر کسی محرّمات احرام را با علم و عمد مرتکب شود، در برخی موارد بر او کفّاره ثابت میشود که توضیح آن خواهد آمد.
«۳۲۴» ۲. اگر کسی سهواً و از روی فراموشی یا ندانستن مسأله، محرّمات احرام را مرتکب شود بر او کفّاره ثابت نمیشود مگر در «صید» که در هر صورت کفاره دارد.
«۳۲۵» ۱. شکار نمودن در حرم و کمک به شکار، برای مُحرم و غیر او جایز نیست.
«۳۲۶» ۲. در حال احرام نگهداری شکار و لو قبل از احرام شکار شده باشد و نیز خوردن از گوشت شکار هر چند شکار کننده آن مُحرم نباشد، جائز نیست.
«۳۲۷» ۳. شکار نمودن حیوان دریایی مانند ماهی ـ که هم در دریا تخم میگذارند و هم در دریا جوجه میکنند ـ و نیز ذبح حیوانات اهلی و مرغ خانگی و گوسفند و امثال آن، مانعی ندارد.
«۳۲۸» ۴. ملخ، جزء حیوان صحرایی است و کشتن و خوردن آن جائز نیست.
«۳۲۹» ۱. هر حیوانی که انسان از وی بر خود بترسد، کشتن آن جایز است؛ پس کشتن امثال مار و عقرب، مانعی ندارد.
«۳۳۰» ۲. کشتن پشه و امثال آن اگر باعث اذیتی شوند که عرفاً قابل تحمّل نباشد، جائز است.
«۳۳۱» در حال احرام دوری از امور مربوط به زناشویی و التذاذ، واجب است و این امور چند گونهاند:
«۳۳۲» نزدیکی نمودن به هر نحو که باشد، در اثنای عمره تمتّع، و یا عمره مفرده و نیز در حج پیش از بهجا آوردن نماز طواف نساء، بر شخص مُحرم، حرام است.
«۳۳۳» اگر شخصی در حال عمره از روی علم و عمد به هر نحو نزدیکی نماید:
«۳۳۴» الف. اگر بعد از تمام نمودن سعی بین صفا و مروه باشد، عمره فاسد نمیشود ولی کفّاره بر او واجب میشود و کفّارهاش یک شتر است.
«۳۳۵» ب. اگر این عمل پیش از سعی واقع شود، علاوهبر وجوب کفاره، عمرهاش نیز فاسد است ولی باید عمره را تمام کند و اعاده نماید؛ و اگر عمره تمتّع باشد، پیش از اعمال حج، باید آن را بهجا آورد و اگر وقت تنگ باشد، حج او تبدیل به «حج افراد» میشود و بعد از آن عمره مفرده بهجا میآورد و احوط اعاده در سال آینده حج است.
«۳۳۶» الف. اگر این عمل با علم و عمد و با رضایت هر دو واقع شده باشد، حج هر دو فاسد میشود و باید حج را تمام نمایند و کفّاره دهند و حج را در سال آینده اعاده نمایند، چه حجشان واجب و چه مستحب باشد یا از طرف خودشان باشد یا نائب باشند.
«۳۳۷» ب. اگر زن مجبور بر این عمل بوده، حج او فاسد نمیشود و بر مرد دو کفّاره ثابت میشود و بر زن چیزی نخواهد بود.
«۳۳۸» کفّاره: کفّاره این عمل در صورت دارائی یک شتر و در صورت متوسّط بودن وضع او، یک گاو و در صورت فقر، یک گوسفند است.
«۳۳۹» تذکر: بنا بر احتیاط لازم است در آن حج و حجّی که سال بعد انجام میدهند از محلّ وقوع این عمل تا پایان مناسک و نیز در بازگشت تا رسیدن به آن موضع بین زن و مرد جدایی باشد، ولی اگر از راه دیگری بازگردند، ظاهراً تفریق مطلقاً لازم نیست.
«۳۴۰» الف. اگر این کار از روی علم و عمد پیش از طواف نساء بلکه قبل از اکمال دور سوم آن واقع شود، کفّاره بر او واجب میشود ولی حج فاسد نمیشود و همچنین است بنا بر احتیاط اگر پیش از کامل بهجا آوردن دور پنجم باشد.
«۳۴۱» ب. اگر بعد از دور پنجم طواف نساء، این عمل واقع شود، حج او صحیح است و بنا بر اظهر و اشهر کفّاره هم ندارد اگر چه احتیاط مستحب در کفّاره دادن است.
«۳۴۲» الف. اگر این کار از روی علم و عمد بعد از سعی واقع شود، عمرهاش صحیح است، ولی کفّاره بر او واجب میشود.
«۲۴۳» ب. اگر قبل از سعی باشد، عمرهاش فاسد است و کفّاره باید بدهد و ظاهر فتاوای اصحاب این است که عمره تمتّع نیز چنین است و همین موافق احتیاط است. و لازم است علی الاحوط که همان عمره فاسد شده را تمام نماید و بعد از آن اعاده کند.
«۳۴۴» تذکر مهمّ: در تمامی موارد گذشته اگر این کار سهواً یا از روی جهل واقع شود، عمره و حج، صحیح است و کفّاره هم ندارد و این حکم در تمامی محرّمات احرام بهجز صید جاری است.
«۳۴۵» ۱. شخص مُحرم، جایز نیست که زن خود را از روی شهوت ببوسد و چنانچه این کار واقع شد و منی هم خارج شد، یک شتر کفّاره دارد؛ و اگر خارج نشد، یک شتر بنا بر احتیاط کفّاره بدهد. و اگر بوسیدن زن، از روی شهوت نباشد، بنا بر احوط یک گوسفند کفّاره دارد؛ و احوط بلکه ظاهر این است که این حکم در بوسیدن اجنبیه هم جاری است.
«۳۴۶» ۲. اگر شخصی که از احرام خارج شده، زن خود را که هنوز از احرام خارج نشده ببوسد اگر چه زن راضی نباشد بنا بر احتیاط باید یک گوسفند کفّاره دهد.
«۳۴۷» لمس کردن بدن همسر بدون شهوت مانعی ندارد و با شهوت بدون این که منی خارج شود، یک گوسفند کفّاره دارد و با خروج منی باید یک شتر کفّاره دهد.
«۳۴۸» ۱. هر گاه مُحرم از روی شهوت به زن خود نگاه کند و منی بیرون آید، باید یک شتر کفّاره دهد؛ و اگر از روی شهوت نگاه کند ولی منی بیرون نیاید، یا بدون شهوت نگاه کند و منی بیرون بیاید، کفّاره ندارد.
«۳۴۹» ۲. اگر به نحو حرام به زن اجنبی نگاه کند و منی خارج شود، اگر دارا باشد، بنا بر احوط یک شتر کفّاره دارد؛ و اگر وضع او متوسط باشد، یک گاو؛ و اگر فقیر باشد، یک گوسفند کفّاره بدهد؛ و اگر منی خارج نشود، حرام مرتکب شده ولی علی الاظهر کفّاره ندارد.
«۳۵۰» ۳. هر گاه مُحرم با همسر خود ملاعبه و شوخی نماید و منی خارج شود، لازم است یک شتر کفّاره بدهد.
«۳۵۱» استمناء به هر نحوی که صورت گیرد بر مُحرم حرام است، و یک شتر کفّاره دهد و بعضی آن را باعث فساد حج دانستهاند و این قول در مورد استمنایی که در حال غیر احرام نیز حرام است، احوط است.
«۳۵۲» ۱. ازدواج و عقد نمودن در حال احرام برای خود یا دیگری، حرام است، چه آن دیگری در حال احرام باشد یا نه، و چه عقدِ دائمی باشد یا غیر آن.
۲. اگر در حال احرام، عقدی واقع شد، دارای چند صورت است:
«۳۵۳» الف اگر شخصی که مُحرم است برای خود زنی را عقد نماید، در صورتی که علم به حرمت داشته باشد، حرمت ابدی برای او حاصل میشود، یعنی هیچ گاه نمیتواند با آن زن ازدواج نماید.
«۳۵۴» ب هر گاه شخصی زنی را برای شخص مُحرم عقد نماید و شوهر با آن زن نزدیکی کند و علم به حرمت داشته باشند، بر هر کدام یک شتر واجب میشود و بر زن نیز واجب میشود اگر علم به حرمت داشته است.
«۳۵۵» ۳. شاهد شدن در مجلس عقد، بر مُحرم حرام است و نیز بنا بر احتیاط گواهی دادن بر عقدی که قبلًا واقع شده، جائز نیست اگر چه قبل از احرام شاهد بر آن بوده است.
«۳۵۶» ۱. استعمال بوی خوش و انواع عطر و موادی که مانند زعفران، بوی خوش دارند، چه به نحو بوییدن یا خوردن و یا مالیدن، بر مُحرم حرام است و همچنین است پوشیدن لباسی که بوی خوش در آن باشد، لکن حرمت در غیر طیب مسلّم الحرمة مانند روغنهای خوشبو که برای طیب استعمال میشود و مشک و زعفران و عنبر و کافور و ورس، معلوم نیست بلکه جواز آن خواه بهصورت بوئیدن و یا استعمال، خالی از وجه نیست احوط پرهیز از هر بوی خوشی است.
«۳۵۷» ۲. خوردن و بوییدن میوههای خوشبو مثل «سیب» و «به» مانعی ندارد. و نیز بوییدن «خلوق» که عطری مخصوص است که به کعبه معظّمه میمالند، مانعی ندارد.
۳. گرفتن بینی از بو، دو حالت دارد:
«۳۵۸» الف. اگر مُحرم به خوردن یا پوشیدن هر طیب که استعمال آن حرام است محتاج شود، باید بینی خود را بگیرد.
«۳۵۹» ب. شخص مُحرم بنا بر اقوی نباید بینی خود را از بوی بد بگیرد، بلی تند رفتن برای فرار از آن مانعی ندارد.
«۳۶۰» کفّاره: کفّاره استعمال بوی خوش بنا بر احتیاط واجب یک گوسفند است.
«۳۶۱» پوشیدن اشیای ذیل بر مرد محرم حرام است:
«۳۶۲» پوشیدن لباسهای متعارف، مثل پیراهن و عبا و شلوار؛
«۳۶۳» هر لباسی که دکمه دار باشد؛
«۳۶۴» هر لباسی که آستیندار باشد هر چند دوختنی یا بافتنی نباشد؛
«۳۶۵» هر لباسی که به هر نحوی دوخته شده باشد هر چند کم باشد، بنا بر احوط.
«۳۶۶» ساعتی که بند آن دوخته شده باشد؛
«۳۶۷» پوشیدن دمپایی دوخته شده.
«۳۶۸» کفش دوخته شده، بنا بر احتیاط.
«۳۶۹» کمربند و همیانی که در آن پول گذاشته میشود بنا بر اظهر.
«۳۷۰» پوشیدن فتقبندِ دوخته برای کسی که به آن نیاز دارد، ولی احتیاطاً کفّاره دارد.
«۳۷۱» استفاده از دست و پای مصنوعی اگر پوشش صدق ننماید.
«۳۷۲» لحاف یا پتو جهت استفاده برای خواب، ولی سر را نپوشاند.
«۳۷۳» احوط ترک گره زدن لباس احرام است و لو بعض آن به بعض دیگر باشد؛ و به وسیله مثل چوب و سنجاق و سوزن نیز بعض
آن را به بعض دیگر وصل نکند ولی گذاردن سنگ و امثال آن و بستن آن با نخ و کش و مثل آن، مانعی ندارد.
«۳۷۴» تذکر: پوشیدن لباس دوخته به هر نحوی که باشد، برای زنان مانعی ندارد، مگر دستکش «قفّازین».
«۳۷۵» کفّاره: کفّاره پوشیدن لباس دوخته از روی علم و عمد، یک گوسفند است هر چند پوشیدن آن ضروری باشد؛ مگر کسی که جامهای را که دور کمر میبندند ندارد که در این صورت اگر به جای آن شلوار بپوشد، در وجوب کفّاره تامّل است.
سرمه کشیدن در حال احرام، دارای دو صورت است:
«۳۷۶» الف. کشیدن سرمه سیاه به قصد زینت یا با صدق تزین، حرام است ولی بدون قصد زینت برای مداوا مانعی ندارد.
«۳۷۷» ب. احتیاط در ترک استعمال سرمهای است که سیاه نباشد با قصد زینت و نیز احتیاط در ترک سرمهای است که بوی خوش در آن باشد، ولی اگر سرمه، سیاه نباشد و بوی خوش در آن نباشد، بدون قصد زینت، استعمال آن مانعی ندارد.
«۳۷۸» کفّاره: سرمه کشیدن کفّاره ندارد.
«۳۷۹» ۱. نگاه کردن در آیینه اگر:
الف. جهت زینت باشد حرام است؛
ب. و اگر نگاه کردن به آئینه به منظور زینت نباشد، مانند مریضی که به نگاه کردن نیاز دارد، یا نگاه کردن راننده در آئینه ماشین برای دیدن عقب و امثال آن، مانعی ندارد.
«۳۸۰» ۲. عینک زدن بدون قصد زینت برای زن و مرد بنا بر اقوی مانعی ندارد.
«۳۸۱» ۳. نگاه کردن در اجسام صیقلی غیر از آئینه، مانند شیشه و غیر آن، مانعی ندارد.
«۳۸۲» کفّاره: نگاه در آینه کفّاره ندارد.
«۳۸۳» ۱. پوشیدن چکمه و جوراب بر مرد مُحرم، حرام است؛ و احوط ترک پوشیدن هر چیزی است که تمام روی پا را بپوشاند و لو این که مانند چکمه و جوراب نباشد، البته در صورتیکه صدق کند؛ ولی پوشاندن پشت پا بدون صدق پوشش مانعی ندارد.
«۳۸۴» ۲. اگر برای مرد مُحرم، دمپایی و امثال آن که روی پا را نمیپوشاند، پیدا نشد و پوشیدن چکمه و جوراب ضروری شد، احتیاط مستحب آن است که روی آن را بشکافد.
«۳۸۵» کفّاره: ندارد.
«۳۸۶» ۱. دروغ و دشنامِ حرام، حرمت آن در حال احرام شدیدتر است.
«۳۸۷» ۲. فخرفروشی برای اثبات برتری خود و امثال آن اگر موجب اهانت به دیگران شود، فی حد نفسه حرام است و اگر موجب اهانت نشود، حرام نیست.
کفّاره: ندارد.
«۳۸۸» ۱. قسم خوردن به لفظ جلاله بهصورت «و اللَّه» و «باللَّه» و نیز «لا و اللَّه» و «بلی و اللَّه» که به آن «جدال» گفته میشود، بر مُحرم حرام است.
«۳۸۹» ۲. چند مورد از حرمت قسم خوردن، استثناء شده است:
الف. اگر به وسیله قسم خوردن حقی ثابت شود یا باطلی از بین برود، قسم خوردن مانعی ندارد.
ب. اگر قصد او قسم خوردن نباشد، بلکه غرض دیگری داشته باشد، مانند اظهار محبت یا تعظیم، مثل این که بگوید: «تو را به خدا از این غذا میل کن» مانعی ندارد.
«۳۹۰» الف. اگر قسم او برای سخن راست باشد و از دو مرتبه نگذشته باشد، کفّاره ندارد و باید استغفار نماید.
«۳۹۱» ب. اگر از دو مرتبه بیشتر قسم خورده باشد به صورت پی در پی، یک گوسفند کفّاره دارد؛ و اگر پی در پی نباشد، وجوب کفّاره مورد تامّل است.
«۳۹۲» ج. اگر قسم او برای سخن دروغ باشد، در یک مرتبه یک گوسفند؛ در مرتبه دوم به صورت پی در پی بنا بر احتیاط یک گاو و بلکه خالی از وجه نیست؛ و در سه مرتبه پی در پی، تخییر میان گاو و شتر، خالی از وجه نیست. و در صورتی که پی در پی نباشد و در بین آنها کفّاره نداده باشد اثبات این کفّاره محل تأمّل است
«۳۹۳» د. در صورتی که قسم خوردن، جائز باشد، علی الاظهر کفّاره ندارد.
«۳۹۴» حرمت کشتن شپش و انداختن آن از بدن و لباس مُحرم، خالی از وجه نیست؛ و جابجا کردن آن اگر موجب افتادن آن نشود، مانعی ندارد؛ و در غیر شپش مثل کک حرمت کشتن آنها موافق احتیاط است و تاراندن آنها جائز است.
«۳۹۵» کفّاره: کفّاره کشتن یا انداختن شپش، بنا بر احتیاط واجب، دادن یک مشت طعام به فقیر است.
«۳۹۶» ۱. به دست کردن انگشتر به قصد زینت، بر مُحرم حرام است؛ ولی به قصد استحباب مانعی ندارد.
«۳۹۷» ۲. حنا بستن اگر برای زینت باشد، جواز آن مورد تأمّل است؛ ولی اگر قبل از احرام حنا ببندد به طوری که اثر آن تا حال احرام باقی بماند بنا بر اظهر مانعی ندارد.
«۳۹۸» ۳. آرایش کردن زنان و رنگ کردن موها و مالیدن کرِم به بدن جهت زینت در حال احرام، جایز نمیباشد.
«۳۹۹» ۴. پوشیدن زیورآلات و طلاجات به قصد زینت بر بانوانِ مُحرم، حرام است ولی پوشیدن زیوری که پیش از احرام عادت به پوشیدن آن داشته، مانعی ندارد ولی نباید آن را به شوهر خود و دیگر مردان نشان دهد.
«۴۰۰» ۱. مالیدن روغن به بدن هر چند خوشبو هم نباشد علی الاقوی جایز نیست مگر لازم و ضروری باشد.
«۴۰۱» ۲. مالیدن روغن به بدن اگر بوی خوش داشته باشد، قبل از احرام هم به نحوی که قطعاً تا حال احرام بوی آن میماند جایز نیست؛ و اگر مالید در صورت امکان، باید صبر کند تا بوی آن از بین برود.
«۴۰۲» کفّاره: اگر روغن بوی خوش داشته باشد کفّاره آن یک گوسفند است هر چند برای ضرورت مالیده باشد علی الاحوط؛ و اگر بوی خوش نداشته باشد، کفّاره ندارد.
«۴۰۳» ۱. شخصی که مُحرم است نباید موی خود یا دیگری را هر چند یک مو باشد، جدا کند، چه این که آن دیگری مُحرم باشد و یا نباشد؛ و چه به وسیله ماشین برقی باشد یا دست یا غیر آن.
«۴۰۴» ۲. کندن مو در موارد ضرورت، استثنا شده است مثل این که:
اگر موجب زیاد شدن جانورانی مثل شپش شود؛
بلندی مو موجب سر درد و یا ناراحتی دیگر شود یا مثلًا در چشم باشد.
«۴۰۵» ۳. آن چه خود به خود کنده میشود به سبب وضو و غسل مانعی ندارد و اظهر در آن عدم وجوب فدیه است.
«۴۰۶» ۴. خاراندن بدن و سر به طوری که مویی نیافتد، مانعی ندارد.
کفّاره: کفّاره کندن و تراشیدن مو بر چند گونه است:
«۴۰۷» الف. اگر سر خود را بتراشد چه ضروری باشد و چه نباشد، کفّارهاش یک گوسفند است، یا سه روز روزه، یا سیر کردن ده فقیر اگر چه سیر کردن به بیش از یک مد باشد بنا بر احتیاط ولی کمتر از یک مد ندهد.
«۴۰۸» ب. اگر موی زیر هر دو بغل خود را بکند، کفّارهاش بنا بر اقوی یک گوسفند است و اگر موی یک طرف را بکند، سه فقیر را طعام دهد.
«۴۰۹» ج. اگر با عدم اطمینان به افتادن مو به سر و صورتش دست بکشد، و چیزی از مو بیافتد، باید یک مشت طعام به فقیر بدهد.
«۴۱۰» ۱. پوشانیدن سر یا قسمتی از آن و نیز سر را به زیر آب فرو بردن، جایز نیست و هم چنین است پوشانیدن گوشها.
و گذاردن و حمل کردن چیزی روی سر، بنا بر احتیاط جائز نیست و هم چنین است فرو بردن سر در غیر آب از مایعات دیگر.
۲. مواردی از حرمت پوشانیدن سر، استثنا شده، یا پوشانیدن صدق نمیکند
«۴۱۱» الف. بستن دستمال به جهت سر درد و نیز انداختن بند مشک؛
«۴۱۲» ب. گذاردن سر روی بالش و لو این که قسمتی از سر در آن داخل شود؛
«۴۱۳» ج. دوش گرفتن؛
«۴۱۴» د. خشک نمودن سر البته اگر این کار را به تدریج انجام دهد.۱
«۴۱۵» ۳. احوط و اولی ترک پوشانیدن سر به وسیله اعضای بدن مانند دست است در غیر موارد ضرورت عرفی یا شرعی، مثل وضو و غسل اگر چه مستحب باشد هرچند جواز خالی از وجه نیست.
«۴۱۶» ۴. بر سر داشتن موی مصنوعی در حال احرام، اشکال دارد.
«۴۱۷» کفّاره: کفّاره پوشاندن سر، یک گوسفند است؛ و اگر پوشاندن تکرار شد و در بین آنها کفّاره داد، اقوی تعدد کفّاره است؛ و اگر نداد احوط تکرار نمودن کفّاره است خصوصاً اگر بدون عذر پوشانده باشد و خصوصاً اگر پوشاندن در چند مجلس صورت گرفته باشد.
«۴۱۸» ۱. بانوان در حال احرام نباید تمام صورت خود و یا قسمتی از آن را به وسیله پوشیه یا نقاب و امثال آن، به پوشانند.
«۴۱۹» ۲. موارد ذیل از حرمت پوشاندن، استثناء شده است:
«۴۲۰» الف. سر بر بالش گذاردن در حال خوابیدن؛
«۴۲۱» ب. اگر پوشاندن لازم باشد، مانند جلوگیری از مگس و امثال آن، مانعی ندارد؛
«۴۲۲» ج. پوشاندن قسمتی از صورت برای نماز جهت اطمینان حاصل نمودن به رعایت پوششِ نمازی، مانعی ندارد ولی بعد از
نماز باید فوراً آن را بردارد؛
«۴۲۳» د. آویزان نمودن مثل چادر جلوی صورت در حال نماز یا جهت رو گرفتن از نامحرم بلکه مطلقاً، مانعی ندارد و لازم نیست که از تماس آن به صورت جلوگیری نمایند؛
ه. خشک کردن صورت اگر به تدریج انجام شود، جایز است؛
«۴۲۴» کفّاره: در ثابت شدن کفّاره یک گوسفند برای پوشاندن رو بر زنان، تامّل است.
«۴۲۵» مردان در هنگام حرکت در روز، نباید زیر سایه متحرک بروند اگر چه منحرف از بالای سر باشد علی الاحوط، ولی زیر سایه ثابت رفتن، مانعی ندارد.
۱. زیر سایه رفتن برای مردان چند حالت دارد:
«۴۲۶» الف. زیر سایه رفتن یا بر سر گرفتن سایبان هنگام سیر و حرکت در روز چه در ماشین یا هواپیما یا پیاده، جایز نیست.
«۴۲۷» ب. احوط ترک سایه انداختن است به وسیله چیزی که بالای سر نیست و همراه شخص حرکت میکند مثل سایه محمل و دیواره ماشین، ولی حرکت در کنار چیزی که سایه دارد مثل ماشین ایستاده یا درخت و ساختمان مانعی ندارد.
«۴۲۸» ج. استظلال مانند در شب و در ماشین سقف دار حرکت کردن در شب، مانعی ندارد و ممنوعیت آن فقط اختصاص به روز دارد.
«۴۲۹» د. هنگامی که مُحرم در جایی منزل نمود، چه در مکه و چه در عرفات و منی یا غیر آن اگر به جهت استراحت در خیمه و خانه برود، مانعی ندارد، ولی هنگام تردّد و رفت و آمدِ برای حوائج در بیرون خانه و خیمه بنا بر احوط نباید زیر سایه برود.
«۴۳۰» ۲. زیر سایه رفتن کودکان و زنان در هیچ صورتی مانع ندارد.
«۴۳۱» ۳. اگر مردان به جهت شدّت گرما و سرما و باران و سایر موارد ضروری زیر سایه بروند، حرام نیست، ولی کفّاره دارد.
«۴۳۲» ۴. حرکت در داخل تونل و مثل آن از جهت زیر سایه رفتن مانعی ندارد.
«۴۳۳» کفّاره: کفّاره زیر سایه رفتن عمدی، یک گوسفند است چه اختیاراً رفته باشد و چه اضطراراً؛ و اگر زیر سایه رفتن تکرار شود در هر احرام، یک کفّاره کافی است.
«۴۳۴» ۱. شخص مُحرم نباید کاری که میداند سبب خارج شدن خون میشود، انجام دهد، چه به خاراندن بدن باشد و چه به کندن دندان یا غیر آن باشد.
«۴۳۵» ۲. در حالت لزوم و برای رفع ناراحتی، خاراندن بدن و کندن دندان و لو این که موجب بیرون آمدن خون شود، مانعی ندارد.
«۴۳۶» ۳. شخص مُحرم اگر علم داشته باشد که مسواک زدن موجب بیرون آمدن خون میشود، بنا بر احتیاط باید آن را ترک کند.
«۴۳۷» ۴. انجام دادن عملی که یقین ندارد موجب بیرون آمدن خون میشود، مانعی ندارد.
«۴۳۸» ۵. تزریق آمپول به مریض در حال ضرورت حتی اگر بدانند خون خارج میشود، مانعی ندارد.
«۴۳۹» کفّاره: بیرون آوردن خون از بدن در هیچ صورتی کفّاره ندارد.
«۴۴۰» در حال احرام گرفتن تمام ناخن خود یا قسمتی از آن، جایز نیست مگر آن که باقی ماندن آن موجب اذیت باشد.
کفّاره: کفّاره گرفتن ناخن با علم و عمد به ترتیب ذیل است:
«۴۴۱» الف. کفّاره گرفتن یک یا چند ناخن، برای هر کدام یک مُدّ طعام است.
«۴۴۲» ب. کفّاره گرفتن تمامی ناخنهای دستها یک گوسفند است؛ ولی اگر در بین ناخن گرفتن برای آنها کفّاره به «مُد» داده باشد، همان دادن مد برای بقیه کفایت میکند، و همین طور است حکم گرفتن تمامی ناخنهای پاها.
«۴۴۳» ج. کفّاره گرفتن تمامی ناخنهای دستها و پاها در یک مجلس، یک گوسفند است مگر این که در بین، کفّاره داده باشد.
«۴۴۴» د. اگر مجموع ناخن دستها در یک مجلس و مجموع ناخن پاها را در مجلس دیگر بگیرد، کفّاره آن دو گوسفند است.
«۴۴۵» ه. اگر ناخن او مثلًا شکسته باشد و او را اذیت کند جائز است آن را بگیرد ولی برای هر ناخن یک مدّ طعام کفّاره بدهد.
«۴۴۶» برداشتن و حمل نمودن آن چه که عرفاً به آن سلاح گفته میشود و پوشیدن سلاح بر او، صدق میکند، بر مُحرم حرام است، و صرف همراه داشتن علی الاظهر حرمت ندارد.
اگر برداشتن سلاح به جهت ضرورت باشد کفاره ندارد.
«۴۴۷» ۱. کندن و بریدن هر چیزی که در حرم روییده باشد اعمّ از درخت و گیاه، بر همه افراد چه مُحرم باشند و چه نباشند، حرام است.
«۴۴۸» ۲. چیزی که در راه رفتنِ به صورت متعارف، کنده شود، مانعی ندارد در صورتی که راه رفتن برای او ضروری باشد، یا این که علم به قطع شدن آن نداشته باشد و الّا محلّ احتیاط است.
«۴۴۹» کفّاره: بنا بر احتیاط کفّاره کندن درخت چه شخص مُحرم باشد و چه نباشد: اگر درخت بزرگ باشد، یک گاو است؛ و اگر کوچک باشد، درصورتیکه قیمت گوسفند کمتر از قیمت درخت نباشد، یک گوسفند است؛ و اگر قیمت گوسفند کمتر از قیمت درخت باشد، باید بهاندازه قیمت درخت کفاره بپردازد؛ و در کندن گیاه کفّاره نمیباشد بجز استغفار.
«۴۵۰» ۱. هر گاه بر کسی کشتن شتر یا گاو یا گوسفند به عنوان کفّاره واجب شده باشد، آن را در احرام عمره، در مکه مکرّمه نحر یا ذبح مینماید، و در احرام حج، در منی و در صورتی که خودش قادر بر انجام آن در مکان مشخّص شده نباشد، نائب میگیرد.
«۴۵۱» ۲. گوسفندی که به عنوان کفّاره ذبح میشود، لازم نیست که شرایط گوسفند قربانی را داشته باشد.