درد را میدانیم، دوا را هم تشخیص میدهیم؛ زیرا: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛ پس خداوند شر و خیر (درستی و نادرستی و یا زشتی و زیبایی کارها) را به نفس انسان الهام نمود»،۱ اما عمل نمیکنیم! خدا میداند صد سال قبل چه رجال برجستهای در حوزههای علمیه اصفهان، تبریز و... بودند. از اطراف به آنجاها میآمدند و در درجات علمی و عملی کامل میشدند و برای بیان احکام و معارف و ترویج دین و مذهب به محلها و وطن اصلی خویش برمیگشتند. اگر وضع فعلی خود را با احوال آنها مقایسه کنیم، خدا میداند که چه شرمندگی و سرافکندگی پیدا میکنیم! افسوس که لاإِلیبَدَل (بدون جایگزین) از دست ما رفتند!