«٩۵۴» شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد از این قرار است:
١ـ شک در چیزی که محل بهجا آوردن آن گذشته است، مثل آنکه در رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه؛
۲ـ شک بعد از سلام نماز؛
۳ـ شک بعد از گذشتن وقت نماز؛
۴ـ شک کثیرالشک، یعنی کسی که زیاد شک میکند؛
۵ـ شک امام در شماره رکعتهای نماز، در صورتی که مأموم شماره آنها را بداند و همچنین شک مأموم در صورتی که امام شماره رکعتهای نماز را بداند؛
۶ـ شک در نماز مستحبی.
و تفصیل هر یک از این شش مورد در مسائل بعدی بیان خواهد شد.
«٩۵۵» اگر در بین نماز شک کند که یکی از کارهای واجب آن را انجام داده یا نه، مثلاً شک کند که حمد خوانده یا نه، چنانچه مشغول کاری که باید بعد از آن انجام دهد نشده، باید آنچه را که در انجام آن شک کرده بهجا آورد و اگر مشغول کاری که باید بعد از آن انجام دهد شده، به شک خود اعتنا نکند.
«٩۵۶» اگر در بین خواندن آیهای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را میخواند شک کند که اولِ آن را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
«٩۵٧» اگر بعد از رکوع یا سجود شک کند که کارهای واجب آن، مانند ذکر و آرام بودن بدن را انجام داده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
«٩۵٨» اگر درحالیکه به سجده میرود شک کند که رکوع کرده یا نه، بنابر احتیاط باید برگردد و رکوع را انجام دهد و اگر شک کند که بعد از رکوع ایستاده یا نه، باید آن را بنابر احتیاط انجام دهد.
«٩۵٩» اگر در حال برخاستن شک کند که تشهد را بهجا آورده یا نه، یا اگر شک کند که سجده را بهجا آورده یا نه، بنابر احتیاط باید برگردد و بهجا آورد، بلکه در دومی وجوب برگشتن اظهر است.
«٩۶٠» کسی که نشسته یا خوابیده نماز میخواند، اگر موقعی که حمد یا تسبیحات میخواند، شک کند که سجده یا تشهد را بهجا آورده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر پیش از آنکه مشغول حمد یا تسبیحات شود، شک کند که سجده یا تشهد را بهجا آورده یا نه، باید بهجا آورد.
«٩۶١» اگر شک کند که یکی از رکنهای نماز را بهجا آورده یا نه، چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده، باید آن را بهجا آورد، مثلاً اگر پیش از خواندن تشهد شک کند که دو سجده را بهجا آورده یا نه، باید بهجا آورد، ولی چنانچه بعد یادش بیاید که آن رکن را بهجا آورده، چون رکن زیاد شده نمازش باطل است.
«٩۶٢» اگر شک کند عملی را که رکن نیست بهجا آورده یا نه، چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده، باید آن را بهجا آورد، مثلاً اگر پیش از خواندن سوره شک کند که حمد را خوانده یا نه، باید حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن یادش بیاید که آن را بهجا آورده بوده چون رکن زیاد نشده نماز صحیح است.
«٩۶٣» اگر شک کند رکنی را بهجا آورده یا نه؛ مثلاً چنانچه مشغول تشهد است اگر شک کند که دو سجده را بهجا آورده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر یادش بیاید آن رکن را بهجا نیاورده، در صورتی که مشغول رکن بعد نشده، باید آن را بهجا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است؛ مثلاً اگر پیش از رکوع رکعت بعد یادش بیاید که دو سجده را بهجا نیاورده، باید بهجا آورد و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید نمازش باطل است.
«٩۶۴» اگر شک کند عملی را که رکن نیست بهجا آورده یا نه، چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است شده، باید به شک خود اعتنا نکند؛ مثلاً موقعی که مشغول خواندن سوره است، اگر شک کند که حمد را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر بعد یادش بیاید که آن را بهجا نیاورده، در صورتی که مشغول رکن بعد نشده، باید بهجا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش صحیح است؛ بنابراین اگر مثلاً در قنوت یادش بیاید که حمد را نخوانده، باید بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید نماز او صحیح است.
«٩۶۵» اگر شک کند که سلام نماز را گفته یا نه، در صورتی که مشغول تعقیب نماز شده یا بهسبب انجام کاری که نماز را بههم میزند از حال نمازگزار خارج شده، به شک خود اعتنا نمیکند، و در صورت دوم در بعضی از موارد احتیاط مستحب در اعاده است، و اگر پیش از اینها شک کند باید سلام را بگوید، و امّا اگر در صحیح بودن سلام شک کند، چه مشغول کار دیگر شده باشد یا نه، باید به شک خود اعتنا ننماید.
«٩۶۶» اگر در صحیح بودن چیزی شک کند، مثلاً تکبیرةالاحرام گفت یا حمد خواند و یا آیهای را خواند و شک کرد صحیح گفته یا نه، نباید به شک خود اعتنا کند.
«٩۶٧» اگر کسی در نماز شک کرد که ظهر را قصد کرده یا عصر را، و میداند که قبلاً ظهر را نخوانده یا شک در خواندن آن دارد، پس اگر در وقت مختص به ظهر یا وقت مشترک است، قصد نماز ظهر را میکند، و اگر در وقت مختص به عصر است اگر تا حال قصد انجام تکلیف فعلی را داشته قصد نماز عصر مینماید و آن را تمام میکند؛ و اگر میداند که نماز ظهر را قبلاً خوانده، پس با قصد انجام تکلیف فعلی قصد نماز عصر میکند و آن را تمام میکند، چه در وقت مشترک باشد و چه در وقت مختص به عصر
«٩۶٨» اگر بعد از سلام شک کند که نمازش صحیح بوده یا نه، مثلاً شک کند رکوع کرده یا نه، یا بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت؛ به شک خود اعتنا نکند؛ ولی اگر هر دو طرف شک او باطل باشد، مثلاً بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که سه یا پنج رکعت خوانده، نمازش باطل است.
«٩۶٩» اگر در نماز بین دو و چهار شک کرد و بنا را بر چهار گذاشت، و بعد از سلام شک او به شک بین سه و چهار تبدیل شد، یا آنکه بین دو و سه و چهار شک کرد و بنا را بر چهار گذاشت و بعد از سلام شک او به شک بین سه و چهار تبدیل شد، احوط این است که به وظیفه شک دوم عمل کند، و اگر بین دو و چهار شک کرد و بنا را بر چهار گذاشت و بعد از سلام شک او به شک بین دو و سه تبدیل شد، علاوه بر انجام وظیفه مربوط به شک بین دو و سه، دو سجده سهو نیز برای سلام بیجا بهجا میآورد.
«٩٧٠» اگر بعد از نماز شک کند که نمازی که خوانده به قصد ظهر خوانده یا عصر، اگر مسافر نیست یک نماز چهار رکعتی و اگر مسافر است یک نماز دو رکعتی به قصد مافیالذمه بخواند کافی است، و اگر شک کرد نمازی که خوانده واجب بوده یا مستحب، باید نماز واجب را بخواند.
«٩٧١» اگر بعد از گذشتن وقت نماز شک کند که نماز خوانده یا نه، یا گمان کند که نخوانده، خواندن آن لازم نیست، مگر گمانی که در حد اطمینان باشد، ولی اگر پیش از گذشتن وقت، شک کند که نماز خوانده یا نه، یا گمان کند که نخوانده، باید آن نماز را بخواند، بلکه اگر گمان کند که خوانده، باید آن را بهجا آورد.
«٩٧٢» اگر بعد از گذشتن وقت شک کند که نماز را درست خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نکند.
«٩٧٣» کسی که زیاد شک میکند، نباید به شک خود اعتنا کند. و کثیرالشک شدن به این است که مردم بگویند تو زیاد شک میکنی و زیاد شک کردن به این صورت محقق میشود که در یک نماز سه مرتبه شک کند، یا در سه نماز پشت سر هم مثلاً در نماز صبح و ظهر و عصر شک کند.
«٩٧۴» کثیرالشک اگر در بهجا آوردن چیزی شک کند، چنانچه بهجا نیاوردن آن نماز را باطل میکند، باید بنا بگذارد که آن را بهجا آورده، مثلاً اگر شک کند که رکوع کرده یا نه، باید بنا بگذارد که رکوع کرده است، و نیز اگر بهجا آوردن آن نماز را باطل میکند باید بنا بگذارد که آن را انجام نداده، مثلاً اگر شک کند که یک رکوع کرده یا بیشتر، چون زیاد شدن رکوع نماز را باطل میکند، باید بنا بگذارد که بیشتر از یک رکوع نکرده است.
«٩٧۵» کسی که در یک چیز نماز زیاد شک میکند، چنانچه در چیزهای دیگر نماز شک کند باید به دستور آن عمل نماید، مثلاً کسی که زیاد شک میکند سجده کرده یا نه، اگر در بهجا آوردن رکوع شک کند باید به دستور آن عمل نماید؛ یعنی اگر ایستاده است رکوع را بهجا آورد و اگر به سجده رفته اعتنا نکند.
«٩٧۶» اگر انسان شک کند که کثیرالشک شده یا نه، باید به دستور شک عمل نماید. و کثیرالشک تا وقتی یقین نکند که به حال معمولی مردم برگشته باید به شک خود اعتنا نکند.
«٩٧٧» اگر امام جماعت در شماره رکعتهای نماز شک کند؛ مثلاً شک کند که سه رکعت خوانده یا چهار رکعت، چنانچه مأموم یقین یا گمان داشته باشد که چهار رکعت خوانده و به امام بفهماند که چهار رکعت خوانده است، امام باید نماز را تمام کند و خواندن نماز احتیاط لازم نیست. و همچنین اگر امام یقین یا گمان داشته باشد که چند رکعت خوانده است و مأموم در شماره رکعتهای نماز شک کند، باید به شک خود اعتنا ننماید.
«٩٧٨» اگر در نماز جماعت، هم امام و هم مأموم شک کنند و شک هر کدام با دیگری فرق دارد، هر کدام به وظیفه خود عمل میکند، و حکم سهو امام یا مأموم یا هر دو نیز همین است.
«٩٧٩» اگر در شماره رکعتهای نماز مستحبی شک کند، چنانچه طرف بیشترِ شک، نماز را باطل میکند، باید بنا را بر کمتر بگذارد، مثلاً اگر در نافله صبح شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت، باید بنا بگذارد که دو رکعت خوانده است، و اگر طرف بیشترِ شک نماز را باطل نمیکند، مثلاً شک کند که دو رکعت خوانده یا یک رکعت، به هر طرف شک عمل کند نمازش صحیح است.
«٩٨٠» اگر در یکی از کارهای نافله شک کند، خواه رکن باشد یا غیر رکـن، بنابر اظهر میتواند به شـک خود اعتنا نکند، ولی چنانچه محل آن نگذشته، احتیاط مستحب در این است که آن را بهجا آورد و اگر محل آن گذشته، به شک خود اعتنا نکند.
«٩٨١» اگر در نماز نافله کاری کند که برای آن سجده سهو واجب میشود و یا یک سجده یا تشهد را فراموش نماید، لازم نیست بعد از نماز، سجده سهو یا قضای سجده و تشهد را بهجا آورد.
«٩٨٢» اگر در نماز مستحبی کاری را فراموش کرد، چنانچه محل آن باقی است، بنابر اظهر باید آن را بهجا آورد، و در این جهت مثل نماز واجب است.