إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا وَ اشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ يُمِيتَهُمْ وَ تَرَكُوا مِنْهَا مَا عَلِمُوا أَنَّهُ سَيَتْرُكُهُمْ وَ رَأَوُا اسْتِكْثَارَ غَيْرِهِمْ مِنْهَا اسْتِقْلَالًا وَ دَرَكَهُمْ لَهَا فَوْتاً أَعْدَاءُ مَا سَالَمَ النَّاسُ وَ سَلْمُ مَا عَادَى النَّاسُ بِهِمْ عُلِمَ الْكِتَابُ وَ بِهِ عَلِمُوا وَ بِهِمْ قَامَ الْكِتَابُ وَ بِهِ قَامُوا لَا يَرَوْنَ مَرْجُوّاً فَوْقَ مَا يَرْجُونَ وَ لَا مَخُوفاً فَوْقَ مَا يَخَافُونَ.
اولیای خدا آنانى هستند که وقتى مردم به ظاهر دنیا نگریستند، آنها به باطن دنیا نظر کردند، و به سرآمد آن مشغول شدند وقتى مردم به امروزش پرداختند؛ در نتیجه از دنیا میراندند آنچه را که میترسیدند آنان را بمیراند، و رها کردند آنچه را که دانستند بهزودى آنان را رها میکند. زیادهطلبى دیگران را از دنیا کم شمردند و دست یافتنشان به دنیا را از دست دادن دیدند. با آنچه مردم دوستند دشمنند و با آنچه مردم دشمنند، دوستند. قرآن بهسبب آنان دانسته شد و آنان بهسبب قرآن آگاه شدند؛ کتاب بهسبب آنان برپاست و آنان هم به کتاب برپایند. امیدى بالاتر از امیدشان و بیمى بالاتر از بیمشان نمیبینند.
نهجالبلاغه، حکمت۴۳۲