مرحوم آیتالله مصباح یزدی:
من از بچگی وقتی میشنیدم که در آن روایت دارد که وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها در محراب عبادت میایستادند بدنشان میلرزید، خدای متعال وحی میکرد به فرشتگان اُنظُروا إلى أمَتي کیف تَرتَعِدُ فَرائصُها خدا مباهات میکرد به عبادت حضرت زهرا (س) بر فرشتگان، به فرشتگان میفرمود بروید نگاه کنید ببینید این بنده من، این کنیز من چگونه عبادت میکند؟ که بند بند بدنش میلرزد. اما از همان بچگی این برای من سوال بود که آخر یعنی چه آدم در مقابل خدا اینجور باشد مخصوصا با توجه به این که حضرت زهرا سلام الله علیها معصوم بودند گناهی مرتکب نشده بودند حالا آنها که خیلی از سطح فهم امثال بنده بالاتر است آیت الله بهجت رضوان الله علیه ایشان حتی آن وقتی که صلوات میفرستادند اَلَّسلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ میگفتند آنچنان گریه میکردند صداشون میشکست که بنده که یادم نمیآید برای توبه از هیچ گناهی همچون گریهای کرده باشم چرا اصلا این نماز را اینجور میخواند که این قدر گریه کند؟ حالا اضافه کنید به این سوال مطلبی که از ایشان نقل شده به نقل موثق که فرمودند اگر سلاطین عالم میدانستند که در نماز چه لذتی هست حاضر بودند دست از سلطنت بکشند برای اینکه به آن لذت برسند معنایش این است که ایشان که اینجور در نمازش گریه میکرد، حالا نماز شبش را که ما ندیدیم خودشان مدعی بودند که این نماز با این گریه لذتش از همه لذائذ عالم بالاتر است و تا این لذت نباشد اینجور عاشقانه آدم دل به عبادت نمیسپارد هر فرصتی پیدا کند دو رکعت نماز بخواند یک زیارتی بخواند یک نماز جعفر بخواند یک زیارت عاشورا بخواند تا عاشق نباشد نمیتواند این کار را بکند مگر میشود تصنعی یا با تحمیل آدم شبانه روزش را به این حالات بگذارند.