یکی آمد و گفت: «من از مقلدهای شما هستم. شنیدهام بعضی از آثار علمی شما چاپ نشدهاند. میخواهم از جیب خودم چاپشان کنم.»
جواب داد: «چند کار دینی مهمتری هست. بسیاری از نوشتههای علمای بزرگ چند صد سال خطی مانده؛ چاپ آنها از چاپ کتابهای من مهمتر است. اگر آنها را انجام دادید، آنوقت پولتان را برای چاپ کتاب من بدهید.»
آن کارها را یکجوری توضیح داد و از اهمیتشان گفت که آن بندۀ خدا قانع شد که آنها مهمتر هستند.