شخصی میگفت: شما علما و مراجع در جوانی تارک دنیا هستید، ولی در اواخر عمر که به ریاست میرسید آن را فراموش میکنید، اما ما کارمندان ادارات و مردم عادی اوایل عمر و دوران جوانی را به لذایذ و شهوترانی میپردازیم، ولی در اواخر عمر پس از برکنار شدن از کار و بازنشستگی، به عبادت و توبه و زهد مشغول میشویم!
زهد با داشتن دنیا منافات ندارد، بلکه: «أَلزهْدُ أَنْ تَمْلِک نَفْسَک، لا أَنْ تَمْلِکک نَفْسُک؛ زهد آن است که مالک نفس خویش باشی، نه اینکه نفس تو مالک تو گردد».
میزان در زهد، دنیا داشتن یا نداشتن نیست، بلکه میزان دل بستن یا نبستن به دنیاست.