ما [آنحضرت را] نمیبینیم [ولی] او ما را میبیند.
ما کلامش را نمیشنویم [ولی] او کلام ما را میشنود.
ما معرفتمان ناقص است؛ ما عینکمان یک تاری دارد و الّا آنها که ما را میبینند.
...
در خلوتمان با خدا، تضرّعاتمان، توبهمان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً [در] دعای شریف «عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ»۱ اینها را بخوانیم [و] از خدا بخواهیم برساند صاحب کار [حضرت ولیعصر علیهالسلام] را. با او باشیم. حالا هم اگر رساند که رساند؛ اگر نرساند، دور نرویم از او؛ از رضای او دور نروی...
در نزدیكی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانۀ فرات و دجله، آبادیای است به نام «مصیب»، كه مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیرالمؤمنین علیهالسلام از آنجا عبور میكرد. مردی كه در سر راه مرد شیعه خانه داشت، چون میدانست او همواره به زیارت حضرت علی علیهالسلام میرود، او را مسخره میكرد. حتی یکبار ...
چنانچه در اطاقی دربسته باشیم و بدانیم که قدرت بزرگی مثل آمریکا یا شوروی پشت در ایستاده و سخنان ما علیه یا لَه خود را میشنود و ضبط مینماید و به موقع علیه ما به اجرا میگذارد، چقدر حال ما فرق میکند و مواظب سخنان خود میشویم، با اینکه آنها را نمیبینیم، ولی علم داریم و میدانیم که پشت در هستند؟!
پس...
تا رابطۀ ما با ولیّ امر، امام زمان صلواتاللهعلیه قوی نشود، با خدا ارتباط نداشته باشیم، با نمایندههای خدا ارتباط نداشته باشیم، کارمان درست نمیشود. امروز تا فردا تا پسفردا. از خدا بخواهیم برساند صاحبِ کار را، با او باشیم. حالا هم اگر رسانْد که رساند، اگر نرساند دور نرویم از او، از رضای او دور نرو...
کسیکه از آینده خبردادن پیش او، مساوی است با خبردادن از همین واضحاتِ لَدَیالْکُل [نزد همه].
گفت: یا امیرالمؤمنین، هرچه از تو سؤال میشود، زود جواب میدهی؛ چرا فکر نمیکنی؟ [حضرت امیر علیهالسلام] گفت: «این انگشتان دست ما، چندتا است؟». گفت: پنج تا است. [حضرت] گفت: «چرا فکر نکردی؟ [آن مسائل هم] پیش م...
ذکر خدا حدی دارد؟ نه. حدش را از قلب خودت سؤال کن. کی از روی حضور قلب ذاکر میشوید؟ ذکر هم مختلف هم است. «اَسئَلُکَ... [و] اَن تُلْهِمَنی ذِکرَک»۱؛ در جاییکه گیر افتادم، مرا الهام کنی که با ذکر نجات مییابی. الهام کنی، با آن ذکر خاص، نجات مییابی....