حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
از گذشتگان عبرت بگیریم که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم و چهار روز باقیمانده عمر را گمان نکنیم که چهارصدهزار سال خواهد بود.
در محضر بهجت، ج۲، ص۳۹۵
...
شب پانزدهم ماه ذیقعده، شب عبادت و استجابت است و کسی که در این زمان، حاجتی از خدا بخواهد، خداوند به او عطا فرماید.
و بنا بر روایت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله کسی که در این شب، به طاعت و عبادت بپردازد، اجر صد عابد را دارد که لحظهای نافرمانی خدا نکردهاند.
اقبالالاعمال، ج2، ص15
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
چه خوب است که وقتی انسان فهمید فریب خورده و بیراهه رفته، از همانجا برگردد و جبران کند، نه اینکه بگوید: این همه راه آمدهایم، بقیه راه را هم برویم هر چه بادا باد، اگرچه بر خلاف شرع و رضای خدا باشد.
در محضر بهجت، ج٣، ص٢٣۴
...
هرکس که خود، مهتدی(هدایتیافته) است، میتواند یکی را مهتدی کند، و تدریجاً این یکییکیها جماعت را تشکیل میدهند.
وظیفهی ما همین است که در صورت امکان امر به معروف و نهی از منکر کنیم، اما اینکه چطور نتیجه بدهد، مقدرات دست ما نیست...
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۱۴
...
امام صادق علیهالسلام فرمود:
به خداوند امیدوار باش؛ امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرأت نبخشد. و از خداوند بیم داشته باش؛ بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.
وسائلالشیعه، ج15، ص218
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
... با اینکه میدانیم نظام مذهبی حق است، با گرفتن رشوهها و اشاعهی اکاذیب و اتهامات برای براندازی آن تلاش میکنیم، تا پست و مقام دیگران نصیب ما گردد!
در محضر بهجت، ج٣، ص١۶٨
...
سؤال: گفته میشود هر کس در سفر اول زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام حاجتی داشته باشد، آن حضرت آن حاجت را برمیآورد، آیا این حرف درست است؟
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
چنین معروف است، ولی در هر سفر بلکه در همهجا و همیشه آن حضرت حوائج را بر آورده میکند، بلکه امامزادههای آنها سفرههای رحمتند و چهبسا ...
برای تثبیت در دین و بودن بر صراط مستقیم این دعا را در زمان غیبت همه بخوانیم:
يا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِك؛
ای خدا، ای رحمتگستر، ای مهربان، ای زیر و رو کننده دلها، قلب مرا بر دینت استوار و ثابت بدار.
وقت خواندن این دعا همین روزها میباش...
با احمد رفیق بودیم؛ اما چندسالی بود که بهخاطر یک اختلاف مالی، میانۀمان شکرآب شده بود. هر کدام حق را به خودمان میدادیم. گرۀ دعوا که کور شد، برای قضاوت رفتیم پیش آقای بهجت....