«٢٢۴۶» زن و شوهر در ازدواج دائم با وجود جمیع طبقات سهگانهای که گفته شد از یکدیگر ارث میبرند، و وجود هیچ یک از این طبقات مانع ارث بردن آن دو از یکدیگر نیست.
«٢٢۴٧» اگر زنی بمیرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او، و بقیه را ورثه دیگر میبرند، و اگر از آن شوهر یا از شوهر دیگر اولاد داشته باشد، چهار یک ( ) همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر میبرند.
«٢٢۴٨» اگر مردی بمیرد و اولاد نداشته باشد، چهار یک ( ) مال او را زن، و بقیه را ورثه دیگر میبرند، و اگر از آن زن یا از زن دیگر اولاد داشته باشد، هشت یک ( ) مال را زن، و بقیه را ورثه دیگر میبرند. و زن از همه اموال منقول ارث میبرد، ولی از زمین و قیمت آن ارث نمیبرد، چه زمین خانه مسکونی باشد یا زمین باغ و زراعت و غیر آن، و از قیمت هوایی مثل بنا و درخت ارث میبرد، و بنابر اظهر با رضایت وارثان از خود هوایی هم میتواند ارث ببرد، و بنابر اظهر در آنچه که گفته شد فرق ندارد، زن از این شوهر اولاد داشته باشد یا نه، اگرچه احتیاط در مورد زن بچهدار در ارث بردن از زمین، خوب است.
«٢٢۴٩» اگر زن غیر از شوهر وارثی ندارد، بنابر اقوی همه مال به شوهر میرسد، ولی اگر شوهر غیر از زن وارث ندارد زن سهم خود را که چهار یک ( ) است میبرد و بقیه بنابر اقرب، از آن امام علیهالسلام است.
«٢٢۵٠» اگر برای پرداخت سهم زن بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قیمت نمایند باید اجزای آن را قیمت کنند، ولی احتیاط مستحب در این است که ببینند اگر آنها بدون اجاره در زمین بمانند تا از بین بروند چقدر ارزش دارند، و آن را برای پرداخت مبنا قرار دهند.
«٢٢۵١» اگر میت بیش از یک زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد چهار یک( ) مال، و اگر اولاد داشته باشد هشت یک ( ) مال به شرحی که گفته شد، بهطور مساوی بین زنهای دائمی او تقسیم میشود، اگرچه شوهر با هیچ یک از آنان یا بعض آنان نزدیکی نکرده باشد.
«٢٢۵٢» اگر مردی در حال مرض با زنی ازدواج دائم نماید و در آن مرض بمیرد و نزدیکی هم نکرده باشد، زن از آن مرد ارث نمیبرد و حق مهر هم ندارد، و اگر نزدیکی کرده باشد و یا از آن مرض خوب شده و به غیر آن مرض از دنیا رفته باشد آن زن هم از او ارث میبرد و هم حق مهر دارد، و اگر زنی که شوهرش با او نزدیکی نکرده در زمان مریضی شوهر از دنیا رفت شوهر از آن زن ارث نمیبرد و حق مهر هم برای زن نیست بنابر اظهر، اگرچه احتیاط مستحب در صلح است.
«٢٢۵٣» اگر زن را به ترتیبی که در احکام طلاق گفته شد، طلاق رجعی بدهد و آن زن قبل از اتمام عدّه بمیرد، شوهر از او ارث میبرد، و نیز اگر شوهر قبل از اتمام عدّه زن بمیرد، زن از او ارث میبرد، ولی اگر بعد از اتمام عدّه رجعی یا در عدّه طلاق بائن یکی از آنان بمیرد، دیگری از او ارث نمیبرد.
«٢٢۵۴» اگر شوهر در حال مرض عیالش را طلاق دهد، اگرچه طلاق بائن باشد، و قبل از گذشتن دوازده ماه هلالی بمیرد، زن با دو شرط از او ارث میبرد: اول آنکه در این مدت شوهر دیگر نکرده باشد؛ دوم آنکه شوهر در ادامه همان مرضی که در آن مرض زن را طلاق داده، بهواسطه آن مرض یا بهجهت دیگری بمیرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و بهجهت دیگری از دنیا برود، زن از او ارث نمیبرد.
«٢٢۵۵» زنی که به عقد موقت به نکاح مردی درآمده از مرد ارث نمیبرد و مرد نیز از او ارث نمیبرد، اما ارث بین پدر و فرزند یا مادر و فرزند ثابت است.