٣٩٠٧. ١) اگر پزشک روش يا دارويى را تعريف کند و بگويد اين دارو براى فلان بيمارى مفيد است يا بگويد درمان، مترتّب به فلان دارو است، بدون آنکه بيمار را وادار به مصرف آن دارو کند، آيا در صورت عدم تأثير يا عوارض دارو، پزشک مسؤول يا مديون است؟
٢) در فرض فوق اگر بيمار يا ولىّ او، شرط را قبول نکردند، آيا پزشک مىتواند بيمار را رها نمايد؟
٣) در فرض فوق آيا بايد با تکتک بيماران شرط نمود و با امضاى پرسشنامهى مربوطه و يا گذاشتن اطلاعيه در مراکز درمانى مبنى بر اينکه مراجعهى بيماران، نشانگر قبول اين شرايط است، يا به اطلاع رساندن حتى از طريق رسانههاى گروهى که مراجعهى شما نزد پزشک به اين شرايط، مترتّب است، از پزشک رفع مسؤوليت شرعى مىنمايد، به طور مثال اگر قبل از عمل جراحى، بيمار مجبور به امضاى شرايطى باشد که در صورت هرگونه ناموفق بودن جراحى، وى هيچگونه حق و حقوقى بر جراح و بيمارستان ندارد، آيا در صورت هرگونه اختلال در جراحى، مىتوان مدعى شد با توجه به امضاى قبلى بيمار، کادر درمانى هيچ مسؤوليت شرعى بر عهده ندارند؟
۴) در فرض فوق اگر بيمار کاملاً بىهوش باشد، آيا مىتوان از خويشان بالغ وى اجازه گرفت و يا با آنها شروط فوق را انعقاد نمود؟
۵) در فرض فوق اگر بيمار، کاملاً بىهوش باشد و در حال حاضر هيچ شخص بالغ يا نابالغ که خويشاوند وى باشد نيز در دسترس نباشد و از طرفى در خطر فورى باشد، جهت اجازه و شرط، آيا مىتوان طبق وظيفهى پزشکى هرگونه اقدام ممکن را بدون اجازه انجام داد؟ و اگر به علت خوف از عدم تأثير درمان و کمک به تسريع مرگ و مديون شدن، پزشک هيچ کارى انجام ندهد، آيا در اين صورت پزشک مسؤول خواهد بود؟ (گاهى مشاهده شده است اجل شخصى فرا رسيده است، ولى علت مرگ را به غلط به پزشک معالج وى نسبت مىدهند.)
ج۱. در صورتى که نداند او دارو مصرف مىکند و او براى اين توصيف پزشک اين دارو را مصرف مىکند، مسؤوليتى ندارد و احتياط در اين است که بگويد: من براى اين خطرهاى احتمالى نمىگويم مصرف کن.
ج۲. اگر در چنين مواردى پزشک مکلّف به حفظ نفس محترمه از خطر نباشد، مىتواند.
ج۳. در صورتى که شرح تفصيل را براى تکتک بيماران ذکر کرده باشد و بعد خود مريض ـ با حفظ مشاعر (حواس) و کمالش ـ اذن داده باشد يا ولىّ او اجازه داده باشد، آن وقت پرشک مسؤوليت تکليفيّه ندارد و مسؤوليت وضعيّه (ضمان) هم ممکن است مرتفع باشد.
ج۴. اگر ولىّ خاصّ نداشته باشد، احتياط در مراجعهى امر به حاکم شرع است.
ج۵. در صورتىکه احتمال استناد مرگ به معالجه باشد، معالجه بايد از روى اذن خود مريض يا ولىّ خاصّ يا ولىّ عام او (حاکم شرع) باشد و بعد از شرح مطالب به خود او يا ولىّ او ـ در صورتىکه با اين شرح اذن داشته باشد ـ ، مسؤوليّتى ندارد.