صفحه اصلی

در حال بارگیری...

راه‌هاى اثبات اجتهاد، اعلميّت، و به دست آوردن، عمل کردن و پاسخگويى به فتاوا

٩۶. اگر در شرايطى دسترسى به مرجع تقليد يا رساله ايشان نباشد، آيا مى‌توان از رساله‌ى ساير مراجع در مسأله‌ى مورد ابتلاء استفاده کرد؟  

ج. اگر صبر ممکن است، وظيفه، به دست آوردن فتواى مرجع است؛ و در غير اين صورت، اگر احتياط ممکن است، به احتياط عمل نمايد؛ و اگر احتياط ممکن نباشد، چنان‌چه از انجام عمل محذورى پيش نيايد، مى‌تواند عمل را به جا آورد و بعد از دسترسى به فتواى مرجع، در صورت مخالفت، اعاده کند، و اين‌ها در صورتى است که عدم دسترسى در تمام مسايل نباشد، در غير اين صورت، مى‌تواند به مجتهد اعلم پس از او مراجعه کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2298 | پیوند ثابت
١١٢. پاسخگويى به مسايل و فتاوا براى عالمى که از آن‌ها اطلاع دارد واجب است؟  

ج. از باب ارشاد جاهل بدون عسر و محذور، لازم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2314 | پیوند ثابت
٨١. آيا شلوغى درس خارج يک مجتهد، دليل اعلميّت او در استنباط احکام فقهى مى‌تواند باشد؟  

ج. از آن جا که ملاک اعلم بودن، فهم بهتر حکم الهى است و اين مطلب با نحوه بيان و چگونگى تدريس ملازمه‌اى ندارد، پس شلوغى درس خارج نمى‌تواند ملاک اعلم بودن مجتهد محسوب گردد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2283 | پیوند ثابت
٩٧. اگر مجتهد اعلم در مسأله‌اى احتياط واجب کرد و مجتهد اعلم بعدى نيز احتياط واجب کرد، آيا مى‌توان به مجتهد سوم با مراعات اعلم بودن نسبت به ديگر مجتهدين رجوع کرد؟  

ج. بله، مى‌توان به مجتهد سوم رجوع کرد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2299 | پیوند ثابت
١١٣. کسى که در مقام بيان مسايل شرعى است، آيا بايد به نظريات مجتهد يقين داشته باشد يا اطمينان و گمان کافى است و در صورت کشف خلاف تکليف او چيست؟  

ج. اطمينان هم کافى است و اگر فهميد اشتباه کرده تا جايى که ممکن است بايد اشتباه را برطرف کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2315 | پیوند ثابت
٨٢. طريق شناخت مجتهد اورع چيست؟  

ج. طريق شناخت مجتهد اورع، همان طريق شناخت اعلم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2284 | پیوند ثابت
٩٨. اگر مجتهد اعلم بعدى پس از فتوا دادن بر خلاف احتياط مجتهد اعلم، احتياط مستحبّى کرده باشد، چه بايد کرد؟  

ج. عمل به اين احتياط خوب است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2300 | پیوند ثابت
١١۴. اگر از کسى مسأله شرعى ـ که مورد اختلاف مراجع معظم تقليد مى‌باشد ـ پرسيده شود، آيا وى موظّف است نظر خود (در صورتى که مجتهد باشد) يا مرجع تقليد خود (در صورتى که مقلّد باشد) را در پاسخ بگويد، يا نظر مرجع تقليد سؤال کننده را؟  

ج. اگر از کسى مسأله‌ى مورد اختلافى را سؤال کنند، او نمى‌تواند، نظر و فتواى خودش را اجتهادا يا تقليدا بگويد، بلکه بايد بر طبق فتواى مرجع سؤال کننده جواب بگويد، چون فرد سؤال کننده از وظيفه‌ى فعليه خودش سؤال کرده، که همان فتواى مرجع خودش است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2316 | پیوند ثابت
٨٣. اگر بزرگ يک قوم، عشيره و خانواده از فردى تقليد کند، آيا افراد ديگر مى‌توانند به تبعيت از او از همان مجتهد تقليد نمايند؟  

ج. خير؛ مگر آن که او توانايى تشخيص مجتهد و اعلم را داشته باشد و به  واسطه گفتار وى، براى ديگران علم يا اطمينان به اجتهاد و اعلميّت آن فرد پيدا شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2285 | پیوند ثابت
٩٩. مقلّدى به احتياط واجب مرجع تقليدش در مسأله‌اى اعتنا نمى‌کند (نه به احتياط عمل مى‌کند و نه به مجتهد اعلم بعدى رجوع مى‌کند)، اما پس از مدّتى به مجتهد اعلم بعدى رجوع مى‌کند که وى آن مسأله را واجب نمى‌داند، آيا عملش صحيح بوده است؟  

ج. با فرض عدم اختلال شرطى ـ مثل قصد قربت ـ مطابقت عمل با فتواى او در صحيح بودن عمل کافى است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2301 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها